نگاهی به دو ماه جنگ رژیم اسرائیل علیه مردم، مقاومت و موجودیت نوار غزه نشان میدهد، ارتش اسرائیل هیچ خط قرمز انسانی یا اخلاقی برای تحقق اهداف خود نمیشناسد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادیو مقاومت و به نقل از خبرگزاری فارس؛ بیستم اكتبر، گروهی از دانشگاهیان بریتانیا، متخصص در علوم سیاسی، فلسفه سیاسی، تاریخ، جغرافیا، حقوق و مطالعات خاورمیانه، نامهای سرگشاده به نخستوزیر نوشتند و گفتند، «امروز اسرائیل درگیر یك فاجعه اخلاقی است و كشورهای پوششدهنده آن نیز دستشان به خون فلسطینیان بیگناه آغشته است. به نام كرامت انسانی و اخلاق، شما باید خواهان آتشبس فوری در غزه شوید».
چرا این نامه به نخست وزیر انگلیس نوشته شد؟ علت دارد. ببینید، بمباران هوایی اسرائیل در غزه، از لحظه آغاز و تا امروز (شصتوپنجمین روز)، با خشونتی سنگدلانه و بی مرز، مستقیماً و عامدانه به هدف قتل غیرنظامیان در منازل مسكونی، مدارس، بیمارستانها، مراكز سازمان ملل و در هر جایی انجام شد و میشود كه در آنجا پناه گرفتهاند. چرا عامدانه؟ به سه دلیل؛ اول تخلیه عصبانیت جنونآمیز سران اسرائیل. دوم، ارضای حس انتقامجویی؛ كه البته، انتقام باید از حماس و قسام و نیروهای مقاومت گرفته شود ولی از مردم گرفتهاند و هنوز میگیرند. چون یك مقوله در اسرائیل مطرح بود و بعد از هفتم اكتبر قوت گرفت و آن این است كه ما در غزه بیگناه نداریم. همه دخیلند و چون از حماس حمایت میكنند، لاجرم باید تاوان بدهند حتی نوزادان. تأكید دارند؛ حتی نوزادی كه قرار است چند سال بعد بشود حامی حماس. به تعبیر خودشان، تروریستهای آینده؛ جودیت لازارویتز در سایت مذهبی «srugim» نوشت، چیزی به نام بیگناه نداریم چون مردم غزه آگاهانه انتخاب كردهاند كه سپر انسانی حماس باشند. و سوم؛ عامدانه است، به دلیل كوچاندن مردم برای تخلیه غزه.
تصاویر مناطق بمباران شده، در رسانه و شبكههای اجتماعی در سراسر دنیا منتشر شد. حملات به قدری سنگدلانه و بیرحمانه بود، كه آن محكومیت اولیه علیه حماس یكباره جایش را به محكومیت اسرائیل داد. صداهایی ولو آهسته در غرب، اسرائیل را به رعایت «تناسب» در پاسخ به حماس دعوت كرد. در اسرائیل سران سیاسی حماس را حیوانات وحشی توصیف كردند و برخی دیگر در پاسخ به آن صداها در غرب گفتند، حمله هفتم اكتبر حماس نیز بیرحمانه بود لذا هفتم اكتبر، هرنوع حمله و استفاده از هر نوع ابزاری را توجیه میكند. والبته حماس در طول جنگ بارها این مقوله را پاسخ داد كه عناصر حماس به نظامیان و مقرهای نظامی اسرائیل در جوار غزه حمله كردند اما اسرائیل اكنون فقط مردم را از تیغ بمباران میگذراند.
حقیقت این است كه در وهله اول، آنچه سبب عصبانیت مفرط، حس انتقامجویی و تلاش برای كوچاندن مردم غزه شد، نفس حمله هفتم اكتبر نیست. علت اصلی، «لكهدار شدن حیثیت 75 ساله است». حماس، حیثیت امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و سیاسی و همچنین اجتماعی اسرائیل را چنان آلوده كرد كه سران اسرائیل برای نابود كردن حماس در غزه دست به هر كاری و ابزاری میزنند.
ابزارهای اسرائیل علیه نوار غزه
یك؛ سلاح آب
از جمله این ابزارها، استفاده از آب، غذا، دارو و سوخت به عنوان ابزارهای جنگی است. اسرائیل، از سال 2006 غزه را در محاصره دارد و تمام امورات این مساحت باریكه، از هفت گذرگاه كه تحت كنترل اسرائیل است، میگذرد. «پدرو آروخو آگودو» گزارشگر سازمان ملل 17 نوامبر اعلام كرد، «اسرائیل باید استفاده از آب به عنوان سلاح جنگی را متوقف كند. 70 درصد مردم غزه آب شور یا ناپاك مصرف میكنند. این اقدام، نقض آشكار حقوق بینالملل است. تشنگی و بیماریهای ناشی از كمبود آب سالم، ساكنان غزه را در خطر مرگ قرار میدهد». آیا چنین استدلالی برای اسرائیل مهم است؟ خیر. چون همان انسانها را با بمب دارد میكشد و عمدا میكشد تا سایر مردم ببینند و كوچ كنند و غزه را سریعتر تخلیه كنند.
دو؛ سلاح دارو و سوخت
در پی نرسیدن دارو، داروی بیهوشی وبیحسكننده، بسیاری از بیمارن و مجروحان حتی در بیمارستان جان دادند. به دلیل قطعی برق و اتمام سوخت و ممانعت اسرائیل از ورود سوخت برای بیمارستانها، بسیاری از بیماران سرطانی یا كلیوی و بخصوص نوزادان نارس كشته شدند. باز هم اینها اهمیت ندارد. چرا؟ چون اسرائیل خود بیمارستان را هم بمباران میكند تا همه را بكشد. مگر سوم نوامبر گذشته شماری از پزشكان اسرائیلی طوماری امضا نكردند و از ارتش نخواستند در صورت لزوم بیمارستانها را بمباران كند و آن را «حق مشروع اسرائیل» توصیف نكردند؟.
سه؛ كوچ اجباری، پاكسازی نژادی و بمباران افراد در حال كوچ
ابزار بعدی كه اسرائیل از آن استفاده كرد، كوچ اجباری است. تعاریف مختلفی از این مفهوم در حقوق بینالملل هست. قصد اسرائیل، بیرون كردن جمعیت غزه به سوی صحرای سینا در مصر است. مصر آشكارا اعلام كرده مخالف است و این، خط قرمزش است. این سیاست اسرائیل، نشان دهنده ابزار كوچاندن اجباری و پاكسازی نژادی است.
دقت كنید، نكته، خیلی مهم است؛ نفسِ كوچاندن اجباری (و پاكسازی نژادی) «جنایت جنگی» محسوب میشود (ماده 49 توافقنامه چهارم ژنو سال 1949 یا اساسنامه رم). اما اسرائیل، به همین سطح از جنایت جنگی بسنده كرد؟ خیر. روز سیزدهم اكتبر وقتی بخشی از مردم شهر غزه (در شمال نوار غزه) در پی دستور كوچ اجباری اسرائیل در قالب كاروانی مشتكل از دهها خودرو سبك و سنگین، شروع به حركت به سوی جنوب غزه كردند، جنگندههای اسرائیلی آنان را هم بمباران كردند (با حداقل 70 كشته؛ بیشترشان زن و كودك). نوع پیشرفتهای از جنایت جنگی! آیا در همین حد تمام شد؟ خیر. مناطق جنوبی هم كه به دستور اسرائیل باید مردم به آنجا میرفتند تا در امان میبودند هم بمباران شد. این كار به قدری در نوار غزه طی دو ماه اخیر تكرار شده كه «فولكر تورك» معاون اتریشی دبیركل سازمان ملل و كمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل 19 نوامبر اعلام كرد «هیچ جای امنی در نوار غزه نیست حتی سه مدرسه سازمان ملل كه میزبان آوارگان بود، در 48 ساعت اخیر هدف حمله هوایی قرار گرفته است. همكاران ما دیروز با چشم خودشان "منطقه مرگ" را دیدند و به دستور ارتش اسرائیل فرار كردند، اما به كجا؟ هیچ جای امنی در غزه وجود ندارد».
چهار؛ سلاح وبا و بیماریهای واگیرا
در پی محاصره غزه و عدم ورود دارو و مواد بهداشتی و قطع برق مراكز درمانی و همچنین زیر آوار ماندن اجساد شهدای غزه به مدت طولانی، سازمان ملل بارها كه آخرین بارش چهارم دسامبر بود، هشدار داده كه اگر وضعیت انسانی به همین منوال ادامه یابد و اسرائیل به بمبارانها ادامه دهد و اجازه ورود كمكها را ندهد، «سناریو هولناك در غزه رخ خواهد داد». «لین هاستینگر» هماهنگ كننده سازمان ملل در امور بشردوستانه گفت «با توجه به فروپاشی سیستم بهداشتی غزه و نبود آب سالم،... فاجعه بهداشتی در آستانه وقوع است و انواع بیماریهای واگیرا میتواند شروع شود».
شاید برخی بگویند، خب شیوع بیماری یكی از شرایط طبیعی جنگهاست. خیر. مگر جنگ جهانی است؟ دقت كنید؛ همانطور كه اسرائیل مخالف ورود سوخت به غزه هست تا حماس از پا در آید ولو به قیمت از پا در آمدن همه بیمارستانها و مراكز بهداشتی و درمانی و مردم همه بیماران و نوزادان، همان اسرائیل هم موافق شیوع وبا در میان مردم غزه است تا حماس ناچار به تسلیم شود.
حتما مشاهده كردهاید هفته گذشته (6 دسامبر) ایتمار بن گویر وزیر امین داخلی در جلسه شورای جنگ برای بررسی اجازه دادن یا ندادن به ورود كمكهای بشردوستانه به غزه گفت، هر قطره سوخت كه به نوار غزه وارد شود، به همان اندازه ارتش از شكست دادن حماس دورتر میشود. پس لطفا این را هم بشنوید كه «گیورا آیلاند» رئیس شورای امنیت ملی اسبق اسرائیل، ژنرال بازنشسته ارتش و عضو مركز مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) بیستم نوامبر در یادداشتی در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت، راه شكست حماس، شیوع هر چه بیشتر وبا در غزه است.
آیلاند نوشت: «راه پیروز شدن در این جنگ، آن هم با سرعت بیشتر و با هزینه كمتر برای ما، فروپاشیدن سیستمهای طرف مقابل [در غزه] است نه آنكه تعداد بیشتری از حماس بكشیم... جامعه بینالملل درباره فاجعه انسانی و شیوع وبا در غزه به ما هشدار داده، اما نباید بابت این شرمسار باشیم. با همه سختیهایی كه دارد، در نهایت وبا و بیماریهای واگیر در جنوب نوار غزه ما را با سرعت بیشتر و هزینه كمتر به پیروزی نزدیك میكند». او از دولت خواست اجازه ندهد هیچ كمك بشردوستانهای وارد غزه شود.
اما این ایده به قدری غیرانسانی و البته احمقانه است كه صداهای مخالف آن در اسرائیل بلند شد. روزنامه هاآرتص دهم دسامبر (به قلم اورا منور) نوشت، اخیرا آیلاند گفته راه سریع و كم هزینه پیروزی، شیوع وبا در غزه است. ایده استفاده از وبا به عنوان یك تاكتیك نظامی مشروع، باید قاطعانه رد شود. مگر وبا و بیماریهای واگیر، حد و مرز و ملیت سرش میشود؟ تا الان راهها و ابزارهای متعددی برای شكست دادن حماس مطرح شده است اما این ایده آیلاند هم از حیث استراتژیك، هم از منظر پزشكی و هم از نظر اخلاقی غلط است.
چرا برخی میگویند اسرائیل باید قواعد جنگی را رعایت كند؟
این آش آنقدر شور شد كه یادداشتهای دیگری در مخالفت با این ایده مطرح شد. البته مخالفت به دلیل جنبه انسانی مسئله نبود، بلكه علت مخالفت این بود كه اسرائیل نباید كاری كند كه صدای اعتراض جهانیان بلند شود و قبل از آنكه اهداف اسرائیل محقق شود، تلآویو ناچارشود، جنگ را خاتمه دهد.
روزنامه اقتصادی كالكالیست اسرائیل، در نوامبر در گزارشی (به قلم موشه جورلی) با عنوان «اسرائیل نباید مرتكب جنایت جنگی شود» نوشت، «نباید به حرفهای غیرمسئولانه سیاسیون یا پزشكان یا حقوقدانان گوش داد كه میگویند لازم نیست ارتش اسرائیل قانون بینالملل را رعایت كند. مثلا میگویند توافقنامه چهارم ژنو لازم الاجرا نیست چون حماس دولت نیست... حتی در بحبوحه این جنگ هم باید تا حد امكان از آسیبزدن به كسانی كه دخیل در موضوع نیستند، اجتناب كرد مبادا فشارهای جهانی بر اسرائیل افزایش یابد. پشتوانه آزادی عمل اسرائیل در اروپا و آمریكاست. اگر فشارها زیاد شود، قبل از آنكه اهداف جنگ محقق شود، باید جنگ را متوقف كرد».
مشاهده میكنید، هر ابزاری كه در دسترس اسرائیل باشد تا بتواند حماس را نابود كند، بیتردید از آن استفاده خواهد كرد تا بتواند لكه ننگ را با یك دستاورد قابل ذكر، بپوشاند و آن، غزه بدون حماس است؛ هدفی كه حتی آمریكاییها نیز به توان اسرائیل برای تحقق آن باور ندارند و بارها از تلآویو خواستهاند اهدافی قابل تحقق برای جنگ معین كنند (تا در پایان سرافكنده نباشند). اما عصبانیت و حس انتقامجوییای كه به آن اشاره شد، فعلا سران اسرائیل را كور و كر كرده و فقط با خوابیدن غبار جنگ، متوجه عمق ماجرا خواهند شد.