كارشناس مسائل غرب آسیا گفت:در 75 سال گذشته از اشغالگری رژیم صهیونیستی، شاهد كوچانیدن اجباری مردم فلسطین، تملك اجباری خانهها و سرزمین، قطع اینترنت و قطع مخابرات و... بودیم.
به گزارش پایگاه خبری رادیو مقاومت و به نقل از خبرگزاری صدا و سیما؛ در برنامه جهان امروز گفتوگویی با دكتر ابراهیم متقی، كارشناس مسائل بین الملل و محمدمهدی ملكی، كارشناس مسائل غرب آسیا با موضوع آخرین تحولات غزه(بی عملی برخی از كشورهای اسلامی)انجام داد.
سؤال: ما روز بیست و ششم جنگ هستیم، هر روز هم به دامنه بمباران های غیر نظامیان در غزه اضافه می شود تا جایی كه حمله شدیدی هم به اردوگاه جبالیا را داشتیم كه حتی مسئول سیاست خارجه اتحادیه از حامیان رژیم صهیونیستی گفته است كه از آمار بالای تلفات حمله رژیم صهیونیستی به اردوگاه آوارگان جبالیا وحشت زده شده است. چرا كشورهای اسلامی اقدام عملی برای توقف رژیم صهیونیستی انجام نمی دهند؟
متقی: واقعیت این است كه كشورهای اسلامی درك مشتركی در رابطه با موضوع فلسطین ندارند. برخی از كشورهای اسلامی در سال های گذشته در وضعیت عادی سازی روابط قرار گرفتند، برخی این نگاه را دارند كه گروه های جهادی مثل حماس، مثل جهاد اسلامی، فضای منطقه ای را پیچیده تر می كنند. و از همه مهمتر اینكه بسیاری از این كشورها الگوی كنش ارتباطی شان مبتنی بر همكاری با ایالات متحده بوده است، بنابراین در فضای فعلی احساس می كنند كه هزینه های مقابله و مخالفت با اسرائیل خیلی بیشتر از سودمندی هایی كه می تواند ایجاد كند. فضای فلسطینی ها یك فضای هویتی است، در غالب هویت، محاسبه وجود ندارد، كاسبنفیت انجام نمی گیرد، درحالی كه در فضای حكمرانی كشورها، شهروندان نگاه شان و انگاره هایشان این است كه مشاركت شان یا عدم مشاركت شان در یك معادله قدرت، منازعه، جنگ یا سیاست، چه پیامدهایی برای آنها دارد. اینكه ایالات متحده، آلمان، فرانسه و انگلیس آمده اند در حمایت مستقیم از اسرائیل نشان می دهد، فضای نظام جهانی مبتنی بر یك شكل بندی های طبقاتی شده ای است كه یك طرف آن بازیگر ظالم فرادستی كه در برابر اقدامات اش مسئولیت احساس نمی كند وجود دارد و در یك فضای دیگر یك نوع مظلومیتی است كه در تنگنای ژئوپولوتیكی و استراتژیك قرار می گیرد و حامی ندارد. اینجا است كه كشورهای اسلامی آیا اقدامی كه می خواهند انجام بدهند، اقدامات های پلاتیك است یا لئوپلاتیك است، آیا اقدامات متناسب با الگوی رفتاری اسرائیل و امریكا در برابر مردم غزه است یا می خواهند از ادبیات سیاسی و حرف های كلی و محكوم كردن های ضمنی استفاده كنند. در شرایط فعلی من فكر می كنم یك انفعال عمومی در سطح جهانی وجود دارد، اعتراض هست اما مقاومت نیست، اما مقابله نیست و این طبیعی است دولت ها عموماً انگاره هایشان و ذهنیت شان مبتنی بر این است كه بتوانند بیشترین منافع و كمترین هزینه ها را داشته باشند. دولت های اسلامی امروز در این پارادوكس قرار دارند، از یك طرف به هویت فلسطینی و مظلومیت فلسطین واقف هستند، از طرف دیگر حمایت از مظلوم، كنش عملی در حمایت از مظلوم برای تغییر موازنه، برای آنها هزینه های زیادی خواهد داشت.
سؤال: شما اشاره فرمودید به اینكه بالاخره در كشورهای اسلامی یك درك مشتركی وجود ندارد از آنچه كه دارد اتفاق می افتد در مورد فلسطین كه بخواهند واكنش مؤثری را نشان بدهند. راهبرد امریكا و كشورهای اروپایی در این بین چه است؟
متقی: امریكا و كشورهای اروپایی سیاست شان مشخص است، انگاره شان حمایت صد در صد از اسرائیل است، چرا، چون انگلیس در یك مقطع تاریخی در این حوزه جغرافیایی نقش قیم كشورهایی مثل عربستان، مثل اردن، مثل عراق و فلسطین را داشته است. فرانسه همین نقش را در رابطه با سوریه و لبنان داشته است، آلمانی ها بعد وارد عرصه معادله قدرت و همكاری با كشورهای اروپایی برای كنترل نظم جهانی شدند. بنابراین فضای فرادستی در نظام جهانی یك نوع سیاست واحدی را دارد. سیاست واحدشان مبتنی بر تداوم فرادستی، تداوم حمایت از اسرائیل برای اقدامات خصمانه علیه مردم فلسطین است درحالی كه كشورهای جهان اسلام و كشورهای دیگری كه وجود دارد، حداكثر اقدامی كه می توانند كنند مثل اردن، مثل بولیوی، مثل شیلی، این است كه سفرایشان را از این كشورها فرا بخوانند، نكته جالب اینجا است كه حتی اینها سفرای اسرائیل را اخراج نكرده اند، یك اقدام كم شدت تری را به انجام رسانده اند، یعنی یك فضایی كه می خواهند هزینه كمتری را بدهند. كلاً شكل بندی ساختاری نظام بین الملل یك نوع وضعیت فرادستی را ایجاد كرده است و این فرادستی یك جو رعب و ارعاب را در نظام جهانی یا ارعاب را برای گروه های اجتماعی ایجاد می كنند كه گروه های اجتماعی در وضعیت انفعال قرار می گیرند، در همین وضعیت در سطح نظام بین الملل هم وجود دارد. این فرادستی نظام بین المللی انفعال بازیگران با قدرت پایین تر را به همكاری بازیگران با قدرت بالاتر مثل فرانسه، انگلیس و آلمان را فراهم كرده است. شما درنظر بگیرید همین 14 و 3دهم میلیارد دلاری كه امریكایی ها می خواهند كمك كنند به اسرائیل، اسرائیلی كه در این روزها داریم به چهار هفته نزدیك می شویم، فقط هدف های غیر نظامی را زده است و بحث آن این است كه این هدف های غیر نظامی را كه بزنیم، بالاخره مجموعه های مقاومت هم در بین مردم هستند، آنها هم تلفات خواهند داد. آنها دارند پاداش می دهند به اسرائیل، یك پاداش مستشار است، یك پاداش كمك های تسلیحاتی است، یك پاداش دیگر هم كمك های مالی است كه مجلس نمایندگان امریكا طرحی را كه جمهوری خواهان تنظیم كرده اند را به بحث گذاشته است و تصویب می كند.
سؤال: شما اشاره فرمودید به اینكه انگاره امریكایی ها حمایت از رژیم صهیونیستی است و این كار را دارند به انحای مختلف دارند انجام می دهند آخرین آن هم همین 14 و 3 دهم میلیارد دلاری بود كه شما هم اشاره كردید ما هم در خبرها به آن اشاره كردیم از طرفی هم امریكایی ها بارها و بارها اعلام كرده اند كه مخالف افزایش تنش و درگیری در منطقه هستند اما تا الان هم هیچگونه اقدام مؤثری در این زمینه انجام نداده اند كه بتوانند كه اقداماتی را كه رژیم صهیونیستی و صهیونیست ها انجام می دهند در منطقه غزه را بتوانند كنترل كنند. بالعكس حتی برای عملیات نظامیان صهیونیست ها هم مشاور و تجهیزات را كه جنابعالی هم به این موضوع اشاره كردید و نیرو هم اختصاص داده اند و دارند حمایت های مختلف را هم به رژیم صهیونیستی می دهند. سؤال مشخص من این است كه آیا واقعاً امریكا دنبال كاهش تنش است یا اینكه نه صرفاً می خواهد كه جلوی باز شدن جبهه های دیگر را كه به روی رژیم صهیونیستی بگیرد تا اینكه بتواند با خیال راحت به این كشتاری كه دارد انجام می دهد ادامه دهد؟
متقی: حوزه سیاست عموماً از افعال معكوس استفاده می كند، نكته دوم اینكه حوزه سیاست عموماً غیر مستقیم است، وقتی كه امریكایی ها متحد راهبردی اسرائیل هستند و به این موضوع اشاره دارند كه مخالف گسترش جنگ هستند، اصطلاحاً یك راهبردی را دارند پیگیری می كنند. راهبرد امریكایی ها سینگل عود كردن حماس است یعنی اول تنهایش كنند بعد از اینكه تنهایش كردند اخراج اش كنند و نقش اش را در حوزه مقاومت از بین ببرند. خب وقتی كه حماس كه مركز مقاومت است و خط مقدم مقابله است، بخاطر عدم حمایت بازیگران دیگر در وضعیت ضعف و به نوعی یك نوع كُلپس نسبی قرار بگیرد، بعد از آن معادله شما شك نداشته باشید بازیگر مهاجم و بازیگرانی كه آمده اند یك بازیگر مقاومت را از گردانه خارج كرده اند در مرحله دوم سراغ بازیگران دیگر می روند. بنابراین بحث امریكایی ها بحث جداسازی است، نه اینكه امریكا به مسئله مربوط به كنترل بحران و كنترل جنگ اعتقاد داشته باشد. امریكا و اسرائیل و فرانسه و انگلیس و آلمان هر پنج بازیگر، نگاه شان مقابله پرشدت با حماس است، الگوی رفتاری شان در نهادهای بین المللی، در شورای امنیت سازمان ملل، در فضای رسانه ای، در ادبیات دیپلماتیك را شما می توانید ببینید. بنابراین وقتی كه امریكایی ها صحبت از حقوق بشر می كنند، بدانید پشت آن یعنی جنگ، وقتی صحبت از این می كنند كه آنها مخالف گسترش دامنه جنگ هستند، یعنی اینكه حماس را در انزوا قرار بدهند، بازیگر دیگری در فضای حمایت قرار ندهد حماس را و به این ترتیب آنها بتوانند به یك مازاد قدرت دست پیدا كنند. این نكته را بگویم، مجموعه جبهه مقاومت در یك لحظه تاریخی قرار دارد، در یك دوران تاریخی، باید انتخاب كند، مسئله تصمیم گیری در چه دوران هایی اهمیت پیدا می كند، نقاط عطف تاریخی كه در آن ریسك پذیری بالا است، باید بدانند جدا كردن بازیگرها از همدیگر، مثل آن فضایی بود كه صاحب چند نفر رفتند در باغ یك نفر كه میوه ای بخورند، بالاخره این آمد و گفت كه این فرد كه می خورد حق اش است، این یك نفر را بزنند و این سه تا را جدا كرد، بعد آمد دو تا را جدا كرد یكی دیگر را كتك زد، آخرش هم هر چهار تا را زد. الگوی رفتاری امریكا در ارتباط با جبهه مقاومت امروز همین وضعیت است یعنی جداسازی بازیگران جبهه مقاومت است برای اینكه قدرت آنها را تجزیه كند. وقتی كه این امر شكل بگیرد، اگر چه در ابتدا دامنه جنگ كاهش پیدا می كند، اما در آینده گستره آن برای كشورهای دیگر و بازیگران دیگری افزایش پیدا خواهد كرد.
سؤال: شما اشاره كردید به راهبردهایی كه امریكایی ها و اروپایی ها دارند در این زمینه و جنایاتی كه اخیراً دارد در سرزمین های اشغالی اتفاق می افتد، خود رژیم صهیونیستی راهبرد و سیاست اش چه است، اصلاً دنبال چه است؟
متقی: تفكر اسرائیلی ها یك تفكر تلمودی است، اندیشه تلمودی چه است، اندیشه تلمودی اقدامات پرشدت انتقامی است، اصطلاحاً ما این را در ادبیات راهبردی می گوییم سیاست انتقام وسیع، سیاست انتقام وسیع یعنی اینقدر پرشدت مقابله می كند تا آن بازیگران دیگری را كه ممكن است در آینده در معرض مقاومت قرار بگیرند احساس كنند كه هزینه های كنش آنها افزایش پیدا می كند. بنابراین سیاست اسرائیل، سیاست انتقام وسیع و گسترده ای است و این سیاست مورد پذیرش امریكا، انگلیس، فرانسه و آلمان هم قرار گرفته است.
سؤال: آقای ملكی، تحلیل شما درباره رفتار این روزهای صهیونیست ها چه است، از یك طرف مذاكرات برای آزادی اسرا را دنبال می كنند، از یك طرف دیگر به صورت هوایی و زمینی حملات شان را به غزه گسترش می دهند. بحث آتش بس را كه طرف های امریكایی و اسرائیلی رد كرده اند. به واقع صهیونیست ها دنبال چه هستند بالاخره؟
ملكی: ببینید در حوزه روابط بین الملل ما یك سیاست اعلامی داریم، یك سیاست عملیاتی داریم. آن سیاست اعلامی رژیم صهیونیستی این است كه یك ژست بشردوستانه می گیرند و خودشان را مایل به این مطلب نشان می دهند كه وارد بحث مذاكرات تبادل اسرا شوند و بخواهند چنین چیزی را در افكار عمومی جهانی جا بیندازند، اما از طرف دیگر ما شاهد این هستیم كه این تشدید و استمرار حملات زمینی و هوایی گسترده كه البته در غالب جنایات جنگی در غالب نسل كشی در غالب یك اقدامات جنون آمیز انتقامی همانطور كه آقای متقی هم اشاره كردند، می شود آن را تحلیل كرد، كماكان ادامه دارد و این یك رویكرد كاملاً متناقض و متضادی است كه اینها دارند دنبال می كنند و به نظر نمی آید كه رژیم صهیونیستی چیزی جز انتقام، چیزی جز اعاده حیثیت و اعتبار از دست رفته خودش متعاقب آن شكست مفتضحانه هفتم اكتبر از آن عملیات طوفان الاقصی به این سمت در فكرش باشد، آنها می خواهند صحنه عملیاتی در میدان آنها به ظن خودشان و در محاسبات خودشان به دنبال كسب امتیاز بیشتر و بزرگ تر هستند كه البته می دانیم اكثریت آنچه كه آنها هدف قرار می دهند غیر نظامیان هستند، شهروندان هستند، منازل مسكونی، مساجد، حتی كلیساها و چیزی در این خصوص كم نگذاشته اند. ما شاهد این هستیم كه آنها به دنبال این هستند كه به هر نحوی كه ممكن است بخواهند از بُعد حملات شدید هوایی به طور خاص و بعضاً هم حملات پراكنده و محدود زمینی كه البته راجع به این یكسری عملیات روانی انجام می دهند و تلاش می كنند كه خودشان را در این جبهه هم خیلی رو به گسترش و رو به جلو نشان بدهند اما ترس و نگرانی آنها از این است كه در این عملیات های زمینی به زودی به كمین نیروهای حماس بیفتند كما اینكه بارها هم مقامات حماس اعلام آمادگی كرده اند و گفته اند كه ما منتظر ورود زمینی شما هستیم و آنها خودشان می دانند كه در جنگ خیابانی نمی توانند آنطوری كه باید و شاید مقابل نیروهای حماس بایستند. بنابراین به نظر من امروز امریكا بعنوان بزرگ ترین حامی رژیم صهیونیستی كه تمام قد حمایت كرده است دركنار سایر كشورهای غربی و اروپایی كه در این مدت حمایت های كامل اطلاعاتی، لجستیكی، رسانه ای خودشان را دراختیار رژیم صهیونیستی قرار داده اند، هم امریكا و هم رژیم صهیونیستی دو مانع اصلی آتش بس فوری و توقف جنگ و جنایت جنگی رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه هستند و اینها امروز بایستی پاسخ بدهند كه چرا گذرگاهی امنی جهت ارسال كمك های بشردوستانه برای مردم غزه تأمین و تهیه نمی شود، چرا چهار هفته است كه این مردم در محاصره شدید هستند، تحت بمباران های 24 ساعته، هستند. در واقع مجامع حقوق بشری، مجامع بین المللی، سازمان ملل شورای امنیت اینها با توان و اعمال نفوذ خودشان به طور خاص منظورم امریكا است، مانع از این شدند كه حتی یك قطعنامه در شورای امنیت تصویب شود علیه رژیم صهیونیستی كه البته در مجمع عمومی با رأی زیادی از كشورها بیش از 120 كشور رأی مثبت دادند و تصویب شد و ما دیدیم كه افكار عمومی جهانی امروز علیه رژیم صهیونیستی و در حمایت از مردم مظلوم فلسطین است.
سؤا: آقای ملكی ما الان روز بیست و ششم هستیم، همانطور كه آقای متقی هم به آن اشاره فرمودند جنایتهای رژیم صهیونیستی بدون هیچ مانعی همچنان ادامه دارد، راهبردشان هم كاملاً مشخص است، شما اشاره بفرمایید تا الان چه مواردی از نقض حقوق بشر یا جنایت جنگی را شاهد بوده ایم؟
ملكی: یك سؤال خوبی را مطرح كردید در بحث حقوق بشر یك كارنامه عریض و سیاهی را رژیم صهیونیستی دارد كه این خودش یك برنامه جداگانه میطلبد كه بخواهیم به تك تك این موارد اشاره كنیم، اما طی 75 سال گذشته از اشغالگری، از كوچانیدن اجباری مردم فلسطین، از تملك اجباری خانهها و سرزمین و هر آنچه كه برای مردم فلسطین میتواند باشد، از بد رفتاری و شكنجه علیه فلسطینیهایی كه اسیر هستند و در این مدت اخیر هم در این چهار هفته ما شاهد هستیم كه از قطع اینترنت و قطع مخابرات و ارتباطات تلفنی، از عدم اجازه دسترسی به غذا، دارو، آب آشامیدنی، اینها موارد كمی نیست، در واقع به نحوی نقض فاحش حقوق بشر است و نه نقض حقوق بشر و چیزی فراتر از فاحش حقوق بشر، وما دیدیم كه مجامع حقوق بشری جهانی ازجمله سازمان عفو بین الملل هم چندین مرتبه در همین چهار هفته واكنش نشان داد و خواستار توقف این اقدامات از سوی رژیم صهیونیستی شد. انتظار میرود كه شورای حقوق بشر سازمان ملل هم در این رابطه اقدامات جدی تری را انجام بدهد، اقدامات بازدارنده انجام بدهد، جهت جلوگیری از این جنایتها علیه مردم مظلوم فلسطین، ما میبینیم كه رسانههای غربی و رسانههای وابسته به امپراطوری صهیونیستی كه مستقل نیستند، اینها تلاش میكنند كه تطهیرسازی كنند از اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، همانطور كه من در ابتدا هم عرض كردم ما میبینیم كه بیش از 70 الی 80 درصد كشته شدگان در باریكه غزه غیر نظامی هستند اینها شهروندان عادی هستند، زنان و كودكان اینها عدد نیستند، همانطور كه در فضای مجازی هم ما بارها این موضوع را دیدیم اینها عدد نیستند كه ما بگوییم چند هزار كودك كشته شده است؛ بنابراین به نظر میآید كه جهان امروز دید و شاهد است كه 16 سال یك منطقه 340 و خوردهای كیلومتر مربعی با 2 میلیون و خوردهای جمعیت، بعنوان بزرگترین زندانی كه فضای باز است فقط بزرگترین زندان فضای باز روی زمین محسوب میشود، تحت شدیدترین حملات و بمباران هوایی 24 ساعته قرار دارد و خیلی جالب است كه برخی از مدعیان مدافعین به اصطلاح حقوق بشر ازجمله امریكا كه خودش بزرگ ترین ناقض حقوق بشر در جهان محسوب می شود، دارد حمایت می كند از این رویكرد رژیم صهیونیستی، و امیدواریم كه در این مسئله ما شاهد دادگاهی شدن مسئولین جنایتكار رژیم صهیونیستی باشیم كه این موضوع ابعاد دیپلماتیك و حقوقی چه از طرف جمهوری اسلامی ایران و چه از طرف برخی دیگر از كشورها ازجمله نمایندگان فلسطین در سازمان ملل و در دیوان بین المللی كیفری دارد دنبال می شود.
سؤال: آقای ملكی پس فردا جمعه اولین سخنرانی آقای سیدحسن نصرالله است آن هم بعد از طوفان الاقصی، فكر می كنید كه اعلام این سخنرانی چه نقشی را در معادلات خواهد داشت؟
ملكی: ما در این رابطه دیدیم كه امریكایی ها گفته اند كه ما منتظر سخنرانی سیدحسن نصرالله دبیركل حزب الله هستیم، رسانه های رژیم صهیونیستی هم به این موضوع اشاره كردند كه بایستی ببینیم كه بعد از این سخنرانی چه تغییراتی در معادلات منطقه ای شكل خواهد گرفت، تجارب تقابل رژیم صهیونیستی با حزب الله لبنان در سال های اخیر به ویژه در نبرد سی و سه روزه این موضوع را به اینها درس داده است كه صحبت های آقای سیدحسن نصرالله كاملاً هدفمند است، واقع گرایانه و براساس آنچه كه در صحنه عملیاتی موجود است در صحنه منطقه ما شاهد هستیم بیان می شود، وعده صادق است، هر آنچه كه ایشان گفته اند محقق شده است، بنابراین حساب ویژه ای را روی صحبت ها و سخنرانی روز جمعه آقای سیدحسن نصرالله باز كرده اند و به درستی هم این تحلیل را دارند. از طرف دیگر ما می توانیم بازیگری و نوع بازیگری حزب الله لبنان بعنوان یك گروه مقاومتی كه می شود گفت یك سر و گردن توانمندی هایش ویژه تر و بالاتر است نسبت به سایر گروه های مقاومتی كه ما در منطقه شاهد هستیم و امروز حزب الله محدود به صرفاً مرز جغرافیایی لبنان نیست، یك بازیگر توانمند منطقه ای است كه در موضوع سوریه هم ما شاهد نقش آفرینی مثبت آنها در مقابله با تروریسم بودیم.
سؤال: آقای دكتر متقی چقدر احتمال دارد آتش بس شود و در دسترس است با توجه به اینكه بالاخره ما یك پیش نویس قطعنامه با امضای 120 عضو را داشتیم بعد از بمباران بیمارستان غزه؟
متقی: قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل لازم الاجرا نیست، اسرائیل تا با قطعنامه های 242، 338شورای امنیت سازمان ملل را هم اجرا نكردیم. در فضای فعلی باید بدانیم در نظام بین الملل، قدرت با قدرت كنترل می شود. هیچگاه قدرت با بحث های سازمان مللی و با بحث های حقوق بشری و با بحث های تحریم اقتصادی و اجتماعی كنترل نمی شود مگر اینكه خواسته باشند كشورها از سازوكارها و سیاست های تدریجی استفاده كنند. بنابراین زمانی امریكا و اسرائیل وارد فضای آتش بس می شوند كه بدانند گسترش جنگ و افزایش دامنه جنگ منافع آنها را حوزه های راهبردی آنها را هدف گیری می كند. بنابراین قدرت با قدرت كنترل می شود، قدرت با قدرت متوقف می شود و اگر سازوكارهای قدرت از نوعی كه خود امریكایی ها و اسرائیلی ها علیه مردم غزه به كار گرفته اند مورد استفاده واقع نشود سیاست اسرائیل و امریكا تا نابودی كامل مجموعه های مقاومت در غزه ادامه پیدا می كند. اسرائیلی ها صراحتاً این مسئله را اعلام كرده اند بمباران های گسترده هم دارد این موضوع را نشان می دهد اقدام هایی كه كشورهای اسلامی انجام می دهند، عمدتاً این اقدامات اقدامات دیپلماتیك است، تا فضای فعلی كشورهای اسلامی وارد عرصه اقدام متقابل نشده اند. در جنگ 1967 و 1973 یك جبهه بود، ما آن زمان مصر را داشتیم، سوریه را داشتیم، اردن را داشتیم، البته موازنه فضای 2023 با 1973 یعنی در این فضای پنجاه سال، خیلی تفاوت كرده است، اما واقعیت این است كه اگر در شرایط موجود كنش محدودكننده اسرائیل ماهیت جبههای نداشته باشد، امكان دستیابی به یك نوع موفقیت دیپلماتیك یا موفقیت راهبردی برای كشورها به ویژه جبهه مقاومت وجود ندارد. ادامه این فرآیند یعنی كنش دیپلماتیك بدون پشتوانه منجر به این نمیشود كه امریكا و اسرائیل بحثهای بمبارانها یا حمایتهای نظامی و جنگ افزاری شان را كم كنند، نه، انفعال در یك طرف منجر به تقویت و قدرت یابی بازیگر دیگر میشود و اگر بازیگران تمایل دارند كه كنترل بمباران انجام شود، كنترل فاجعه و تراژدی انجام شود، چارهای جز این وجود ندارد كه این معادله قدرت از طریق قدرت كنترل شود.
سؤال: شما در بخشی از فرمایشات تان اشاره كردید به اینكه بالاخره موازنه قدرت در این سالها تغییر كرده است، فكر میكنید كه بعد از طوفان الاقصی و نبردهای جاری موازنه قدرت برای كدامیك از طرفها و هر كدام از طرفهای نزاع چطور رقم میخورد؟
متقی: خود عملیات طوفان الاقصی نشان میدهد كه یك موازنه جدیدی در محیط منطقهای به وجود آمده است. انتفاضه در دهه 1990 سنگ داشت، چوب داشت و این ابزارهایی كه سنگها را پرتاب میكرد، این فضای انتفاضه 1993 بود. در سال 2023یعنی سی سال بعد از آن، حماس، پهپاد دارد، موشك دارد، از قابلیت های كنش عملیاتی برخوردار است و از همه مهمتر اینكه توانست عملیاتی را انجام بدهد كه غافلگیر كند ساختار نظامی اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل را. اسرائیلی ها بسیاری از این كشورهای خاورمیانه را در دوران های مختلف تاریخی خود اینها عملیات ویژه انجام دادند و غافلگیر كردند وقتی كه خود اسرائیل در وضعیت غافلگیری قرار می گیرد، یعنی موازنه قدرت به نفع حماس تغییر پیدا كرده است اما موازنه وقتی كه در یك دورانی تغییر پیدا كرد، كنش متقابل هم شكل می گیرد، كنش متقابل اسرائیل و امریكا و سه كشور اروپایی متحد، پرحجم، پرشدت و مبتنی بر یك نوع الاینس است یك نوع اتحاد است یك نوع ائتلاف است. این وضعیت را ما در ارتباط با حامیان حماس نداریم، البته امریكایی ها از خلیج فارس و جنوب غرب آسیا می دانیم كه نیروی فرماندهی مركزی است موسوم به سنت كام، اسرائیل را هم امریكایی ها وارد فضای سنت كام كرده اند، یعنی چه، یعنی یك نوع اتحاد تاكتیكی، اقدامات پراكنده ای علیه برخی از تأسیسات امریكا انجام می شود. اما به قول معروف بازی اشكنك دارد دوم اینكه با اقدامات غیر متراكم نمی توانید شما در یك بازی متراكم وارد بشوید مگر اینكه احساس كنید اگر وارد اقدامات نظامی یا امنیتی راهبردی بیشتری بشوید در آن شرایط هزینه های بالاتری را هم باید پرداخت كنید. طبعاً فضای فعلی مازاد تاكتیكی را برای اسرائیل ایجاد كرده است اما من مطمئن هستم جمعه و صحبت های سیدحسن نصرالله یك نقطه عطف جدیدی را در فضای امنیت منطقه ای ایجاد می كند. سیدحسن نصرالله تحلیلی كه من دارم از قدرت برخوردار است بنابراین تهدید سیدحسن نصرالله و حزب الله چون دارای پشتوانه عملیاتی و تاكتیكی است، طبعاً می تواند روند آتش بس را سرعت ببخشد.