یادداشت/ مبانی اعتقادی شهید سلیمانی

اولین مبحث در این موضوع، تبیین جهان‌بینی است. نوع برداشت و طرز تفكری كه شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی درباره جهان و هستی دارد، زیرساخت و تكیه‌گاه فكری او به شمار می‌رود. این زیرساخت و تكیه‌گاه را جهان‌بینی آن شهید گرانقدر می‌دانیم.

جهان‌بینی شهید سلیمانی، عبارت از توحید است. توحید، زیربنای اصلی همه تفكرات اسلامی است و دارای چهار پایه و ستون است:

1. اعتقاد به خدا؛
2. كفر به طاغوت؛
3. عبودیت خدا؛
4. عدم عبودیت غیر خدا.
ما با توجه به معنای جهان‌بینی و معنای توحید، جهان‌بینی سردار شهیدمان را جهان‌بینی توحیدی می‌دانیم.
جهان‌بینی توحیدی؛ یعنی درك این موضوع كه جهان از یك مشیت حكیمانه پدید آمده و نظام هستی بر اساس خیر، جود، رحمت و رسانیدن موجودات به كمالات شایسته آن‌ها استوار است.

مبانی اعتقادی شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی

تبیین این جهان‌بینی را در كلام شهید حاج قاسم سلیمانی ببینید، آن جا كه می‌گوید: «شما اگر توانستید یك كارخانه‌ای به اندازه كرم ابریشم پیدا كنید كه از اینور خودش برگ توت را بخورد و از آن طرف ابریشم بیرون بدهد.»

شهید عزیزمان در تبیین جهان‌بینی توحیدی، در ادامه می‌آورد: «ببینید این هندوانه می‌شود 5 كیلو، 10 كیلو، بیشتر یا كمتر؛ خدا این را بر یك ساقه نازكی قرار داده است. اگر این ساقه را، درخت می‌كرد، هر دانه هندوانه كه می‌افتاد، یك نفر می‌مرد.»

سردار شهیدمان با این بیان، به ما درس توحید و خداشناسی می‌دهد. هدفش تبیین عظمت وجودی خداوند، برای تقویت شناخت ما از خداست.

ایشان در نامه‌ای به یكی از فرزندان من می‌نویسد: «هركس خدا را بشناسد، به او رغبت خاص پیدا می‌كند.»

سردار عزیزمان در ادامه می‌نگارد: «معرفت به خداوند سبحان، موجب تسلیم و رضای انسان می‌شود. معرفت به خداوند، موجب بی نیازی از دیگران می‌شود.»

ایشان در یادواره شهدای خانوك كرمان می‌گوید: «تصور از توحید، به شهید معرفت داد كه او را به این مقام عظیم و بزرگ رساند.»

سالار شهدای جبهه مقاومت به دنبال تقویت پایه‌های توحیدی در جامعه بود كه در هفته بسیج، به پاسداران گفت: «دعا‌هایی كه شما می‌خوانید، عموما دعا‌های توحیدی است؛ مثل دعای كمیل، مثل دعای سمات، مثل مناجات‌های صحیفه، مثل دعای ابوحمزه و ...»

ایشان می‌خواهد انسان‌ها با دعا مأنوس بشوند. با مفاتیح الجنان و صحیفه سجادیه و با دعا‌های امام سجاد (ع) انس بگیرند. او می‌خواهد روح توحیدی در جامعه پر رنگ شود و انسان‌ها بر اساس جهان بینی توحیدی حركت كنند.

سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با این جهان‌بینی حركت كرد و جامعه را نیز به حركت درآورد؛ جهان‌بینی خوب و عالی‌ای كه دارای ویژگی‌های خاص بود:

1. قابل استدلال و اثبات بود؛
2. به حیات و زندگی معنا می‌داد؛
3. آرمان ساز و شوق انگیز بود؛
4. تعهد آور و مسئولیت ساز بود؛
5. قدرت تقدس بخشیدن به هدف‌های انسانی و اجتماعی داشت.

جهان بینی توحیدی شهید سلیمانی بر آیات قرآن تكیه داشت، آن جا كه خدای رحیم و حكیم به همه پیامبرانش، می‌فرماید:

1. خدای یكتا و بی همتا را بپرستید؛
2. از طاغوت اجتناب و دوری كنید.

توحید: هم اعتقاد به وجود خدای بزرگ و عزیز است؛
هم نفی بت و طاغوت است؛
هم نفی الوهیت انسان‌های مدعی خدایی است.

شهید بزرگ جبهه مقاومت اسلامی، علاوه بر اعتقاد عمیق به خدای یكتا و پرستش پروردگار بی همتا، سردمدار مبارزه با طاغوت و استكبار جهانی بود:

بنی امیه را طاغوت می‌دانست؛
بنی عباس را طاغوت می‌دانست؛
پهلوی را طاغوت می‌دانست؛
صدام را طاغوت می‌دانست؛
داعش را طاغوت می‌دانست؛
اسرائیل را طاغوت می‌دانست؛
امریكا را طاغوت و شیطان بزرگ می‌دانست؛
و علیه همه طاغوت‌ها حركت می‌كرد.

ایشان در كنگره شهدای گیلان گفت: «بیش از سیزده قرن، اسلام امویان، اسلام عباسیان، اسلام عثمانیان در تاریخ‌های طولانی سیصد سال و پانصد سال و هفتصد سال، بر جهان اسلام حاكم شد. همه این انحرافاتی كه در عالم اسلام به وجود آمد، در اثر حكومت‌های فاسد خودكامه‌ای بود كه به نام اسلام حكومت كردند.»

شهید عزیزمان معتقد بود:

«اولین سیاه‌چالی كه در دوره صدر اسلام، برای بلعیدن اسلام ایجاد شد، بنی امیه بود ...
سیاه چال دوم، دوره سیاه بنی عباس بود ...
بعد هم دوره عثمانی ... كه اسلام در این سه دوره دچار یك انحراف عظیمی شد.»
وی معتقد بود كه اسلام این سه دوره، اسلامی طاغوتی برای محو اسلام ناب بود.

در نگاه شهید سلیمانی اسلام امریكایی نیز در برابر اسلام حقیقی قرار دارد، چنانچه در تبیین اسلام طاغوتی امریكایی می‌گوید: «مقام معظم رهبری؛ تحجر، التقاط، تحریف، خرافه گویی و بدعت را جزء مشخصات اسلام امریكایی می‌دانند.»

وی می‌افزاید: «موضوع مهمی كه عالم اسلامی گرفتارش هست، همین اسلام آمریكایی است.»

شهید بزرگ جبهه مقاومت در تبیین چهره داعش، كه گروهی تروریستی و شكل پذیرفته از بطن اسلام امریكایی است، معتقد بود كه آنان فكر خوارج را دارند.

ایشان در اولین سالگرد سردار شهید همدانی گفت: «اگر این فكر موفق می‌شد و حكومتی را به معنای حقیقی تاسیس می‌كرد، خدا می‌داند چه فاجعه بزرگی در عالم اسلامی اتفاق می‌افتاد. چه ذبح‌هایی صورت می‌گرفت. چه نوامیسی مورد اهانت قرار می‌گرفت. جمهوری اسلامی در برابر آنان ایستاد و به این ایستادگی در مقابل این گروه‌ها و این توطئه‌ها افتخار می‌كند.»

آن شهید برجسته و بزرگ با همین نگاه در یادواره شهدای ملایر گفت: «مهم‌ترین نكته اساسی، وحدت حول محور تقابل با دشمن است.»

این نگاه توحیدی و نفی طاغوت، ریشه در باور به رسالت و امامت دارد. چنانچه شهید سلیمانی می‌گوید: «محور تحول انسانی و اساسی، پیامبران الهی؛ خصوصا پنج برگزیده اولوالعزم هستند.»

وی می‌افزاید: «پیامبر اسلام (ص) با كلمات الهام گرفته از وحی، سیره عملی و اهلبیت معصوم خود، انسان‌ها را بی نیاز از هر نیازی در هدایت و تربیت نمود.»

شهید سلیمانی در وصیت‌نامه خود نوشت: «خداوندا!‌ ای قادر عزیز و‌ای رحمان رزاق، پیشانی شكر شرم بر آستانت می‌سایم كه مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع - عطر حقیقی اسلام - قرار دادی و مرا از اشك بر فرزندان علی ابن ابیطالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی كه بالاترین و ارزشمندترین نعمت هایت است.»

وی در كنگره شهدای استان گیلان می‌گوید: «شهید به این مدار مغناطیسی رسول الله (ص) و آل الله (ع) اتصال دارد و به این دلیل صاحب اعجاز است و به همین دلیل مردم از سر معرفت، به قبور شهدا التجاه و توسل می‌كنند.»

تا اینجا سخن از توحید و جهان‌بینی توحیدی سردار سلیمانی بود؛
موضوع نفی طاغوت را هم در ذیل اتمام تعریف توحید بیان كردیم؛
در ادامه به موضوع نبوت و رسالت و امامت پرداختیم؛
اعتقاد به ولایت فقیه در ذیل امامت و ولایت، قابل تبیین است؛
سپس عظمت وجودی فاطمه زهرا (س) را در نگاه شهید سلیمانی مرور كردیم.
آن شهید گرانمایه در جمع رزمندگان و خانواده شهدای كرمان می‌گوید:
«در عملیات والفجر 8، وقتی چشمان ما به آب‌های خشمگین و ترسناك اروند افتاد، آنجا هیچ نامی آشناتر از نام حضرت زهرا (س) نداشتیم ...

در عملیات كربلای 4، وقتی دشمن آتش مسلسل ها، خمپاره‌ها و توپ‌های خود را مستانه بر ساحل باز كرد و جوی‌هایی از خون به اروند روانه شد، آن وقت هم همه تدابیر از كار افتاده بود و نامی جز نام حضرت زهرا (س) بر زبان‌ها جاری نمی‌شد...

در عملیات كربلای 5، وقتی مضطر شدیم، نگاهی به آب‌های بوبیان كردیم؛ آن وقت هم سر خود را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه حضرت زهرا (س) را صدا كردیم. من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور، غرب كانال ماهی، وسط میدان مین دیدم.

وقتی شما مادر‌ها نبودید و فرزندانتان در خون دست و پا می‌زدند، من حضرت زهرا (س) را دیدم ...
حضرت فاطمه (س) هم در هور، كربلای 5، اروند و كوه‌های سرد و سخت كردستان، برای ما مادری كرد.»

پس از این مباحث، نوبت به باور قیامت می‌رسد. حالا می‌خواهیم عشق به قیامت را از زبان عاشق اولیای الهی و فاطمه زهرا (علیهم السلام) بشنویم.

سید الشهدای جبهه مقاومت اسلامی می‌گوید: «یكی از محور‌های شهید ساز در اصول دین، اعتقاد به قیامت است. همین اعتقاد، مسابقه‌ای در خطر‌ها به وجود می‌آورد، برای سریع‌تر رفتن و به شهادت رسیدن.»

شهید سلیمانی می‌گوید: «دلیل این كه خداوند معاد را قرار داده این است كه دنیا كوچك است.»

وی یكی از شرایط مسلمان بودن را اعتقاد به معاد و روز قیامت می‌داند و می‌گوید: «در قیامت، آن چیزی كه به نمایش گذاشته خواهد شد، اصل عمل است؛ آن هم معنای واقعی عمل، نه ظاهر عمل ... عمل، حسن دیدنش در محضر پیغمبر عظیم الشان اسلام است. در محضر همه انسان‌ها است. این كار خیلی لذت بخش‌تر از پاداش عمل است.»

شهید حاج قاسم سلیمانی به همه این اصول ایمان داشت؛
به خدا ایمان داشت؛
به پیامبر خدا ایمان داشت؛
به ائمه دین ایمان داشت؛
به حضرت زهرا (س) ایمان داشت؛
به، ولی فقیه ایمان داشت؛
به قیامت ایمان داشت؛
به بهشت و جهنم ایمان داشت؛
به دین مبین اسلام ایمان داشت؛
به وحی و قرآن مجید ایمان داشت.

ایشان در دوران دفاع مقدس می‌گوید: «مهم‌ترین اصلی كه امروز جبهه ما دارد و عملیات‌های ما را موفق می‌كند و خط‌های ما را می‌شكند و از میدان‌های مین عبور می‌كند، تاكتیك ما نیست، آموزش ما هم نیست ... آن چیزی كه از این باتلاق هورالعظیم عبور كرد، از این سیم‌های خاردار عبور كرد، آن چیزی كه 9 ساعت پارو زد و خسته نشد و خط را شكست و زمانی كه روی خط رسید، آن طور بشاش بود و با قدرت به دشمن هجوم كرد ... مهم‌ترین مطلبش ایمان راسخ آن رزمنده بود.»

شهید بزرگ ما، خود در ایمان، الگو و اسوه بود. در درجات ایمانی، از علم الیقین و عین الیقین عبور كرده بود و به مرتبه حق الیقینی رسیده بود.
وی در این مرحله:
خدا را مشاهده می‌كرد؛
فانی در عظمت الهی شده بود؛
فقط خدا را می‌دید؛
برای خدا كار می‌كرد؛
از هیچ وجودی، غیر از خدا نمی‌ترسید.

انتهای پیام/ 221