تهران- ایرنا- شهید حاج قاسم سلیمانی، هم مومن واقعی به خدا و پیامبر و اولیاء بود، هم هجرت صغری و كبری را سپری كرده بود و هم با پیروزی در میدان جهاد اكبر، مجاهد عرصه جهاد اصغر بود.
خداوند در آیه 72 سوره انفال می فرماید: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ -- كسانی كه ایمان آوردند و هجرت نمودند و با مال و جان خود در راه خدا جهاد كردند و كسانی كه [به مؤمنان مهاجر] پناه دادند و یاریشان نمودند، آنها پشتیبان یكدیگرند. در این آیه از سه ویژگی رونمایی می كند كه اولین ویژگی ایمان یعنی یك ماهیت و حقیقتی از حقایق و یك تعلق قلبی است كه دارای مراتبی است و شدت و ضعف دارد. البته ایمان همان دلبستگی به خداست كه از متن ایمان به خدا، ایمان به نبوت و معاد به وجود می آید.
ایمان دو اثر وجودی به نام هجرت و مجاهدت دارد. آثار وجودی ایمان نیز شدت و ضعف دارد. بزرگان دین، برای ایمان سه درجه در نظر گرفته اند. یكی علم الیقین كه انسان در این مرحله با دانش و از راه دلیل به یقین دست می یابد. یكی دیگر عین الیقین است كه انسان با عالم نور ارتباط برقرار می كند و به مرحله شهود می رسد و با چشم دل باطن حقایق را می بیند. سوم نیز حق الیقین است كه انسان در این مرحله، خدا را مشاهده می كند و فانی در عظمت الهی می شود.
دومین ویژگی، هجرت است كه به معنای كوچ كردن و مسافرت برای حفظ دلبستگی به خدا است. هجرت؛ وصلی است كه فصل را در پی دارد و از آثار وجودی ایمان است. این نوع از هجرت، خاص و هجرتی ارادی و اختیاری و همراه با زحمت و رنج است. چون هجرت بیرونی و ظاهری یا هجرت صغری همان مسافرت از كشوری به كشور دیگر یا از منطقه و شهری به منطقه و شهر دیگر یا مهاجرت از محل كاری به محیط كار دیگر است. گاهی هجرت از مدرسه و دانشگاهی به محیط تحصیلی دیگر است.
یك هجرت هم مربوط به كوچ كردن از مجلس گناه و معصیت است كه این نوع از هجرت مربوط به جسم انسان و برای حفظ هجرت كبری است و زمان و مكان در آن مدخلیتی ندارد. یعنی هر زمان كه نتوانی محیط را عوض كنی، باید هجرت نمایی. گاهی لازم است برای رشد معرفت و یا كسب علم هجرت كنی كه هجرت از خانه به مسجد یا مدرسه یا جلسه دینی از مصادیق آن است. در هجرت به شهر یا كشور دیگر گاهی لازم است برای هدایت یا تكمیل هدایت دیگران یا حفظ محصول هدایت دیگران هجرت كنی. گاهی نیز لازم است برای تبلیغ اسلام و ترویج معارف دین هجرت كنی و گاهی لازم است برای حفظ دین هجرت كنی و گاهی برای جهاد اصغر هجرت كنی.
یك هجرت هم درونی است كه به آن هجرت كبری می گویند كه شامل هجرت در بعد عقلی، نفسی و فضایل اخلاقی است. هجرت در مسیر عقلی مانند كوچ كردن از اعتقادات باطل به سوی اعتقادات حق است، هجرت در بعد نفسی مثل كوچ كردن از رذایل اخلاقی به سوی فضایل اخلاقی است و هجرت در بعد قلبی مانند كوچ كردن از اعمال زشت به سوی اعمال شایسته است.
در مقوله هجرت كبری، از این هجرت ها سخن می گوییم: هجرت و كوچ كردن از كفر به ایمان، هجرت از باطل به سوی حق، هجرت از ضلالت به هدایت، هجرت از مادیت به معنویت، هجرت از دنیا به آخرت، هجرت از جهل به دانایی، مسافرت و هجرت به سوی خدا و پیغمبر و اولیای الهی، كوچ كردن و كناره گیری از بدی ها و كارهای ناپسند، مسافرت و كوچ كردن از خانه نفسانی و بریدن از شهوت و غضب برای حفظ تعلق قلبی به خدا، مراقبت از دل برای رهایی از وابستگی دل به غیر خدا، مقید شدن به گریز از رذائل اخلاقی و كناره گیری از گناهان، توبه و مسافرت نفسانی از طبیعت نفس به سوی روحانیت نفس، انابه و مسافرت از مقام روحانی نفس به سوی خداوند حكیم و بزرگ كه مهاجر در این هجرت دیگر در و دیوار مادیت را نمی بیند و دلش به یك سو توجه می كند. یعنی انقطاع الی الله دارد. چون از خود و غیر او دل می كَند و فقط به خدا دل می بندد و به او می پیوندد. این نوع از هجرت، مربوط به بعد ارزشمند روح و بعد درونی انسان است و مهاجر در این هجرت باید حجت الهی در روی زمین را بشناسد و با معیارهایی كه او مشخص می كند، حركت نماید.
یك هجرت هم هجرت خودآگاه است. چون در هجرت ناخودآگاه، به دلیل وجود زمینه های مساعد انسان نمی داند كه مهاجر الی الله است و یك انسان برتر دست مهاجر را می گیرد و او را هجرت می دهد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در 14 اردیبهشت 1395 در كنگره شهدای استان گیلان گفت: اولین پایه رسیدن به مقام شهادت، مسئله هجرت است؛ هجرت از خود، هجرت از مقامات خود، هجرت از مال خود، هجرت از مكان خود، هجرت از دلبستگی ها و زیبایی های خود.
شهدا این هجرت را در تمام ابعادش، در حد كمال انجام دادند. اول از مال گذشتند، اگر توانستیم از مال بگذریم، جان دادن، آسان می شود. اگر از مال و جان توانستیم بگذریم و به ما سوای او تعلقی نداشتیم، ادعای دینداری ما صادق است و پس از تثبیت دینداری، سخن از شهادت است. مقام شهادت را به كسی می دهند كه مقام های توكل، رضا، تسلیم، تفویض و همه مقامات معنوی را پشت سر گذاشته باشد و به جایگاهی برسد كه بین او و خدای او هیچ حجابی نباشد و فنای فی الله شود.
سومین ویژگی این آیه جهاد در راه خداست كه سه نوع است. جهاد اكبر یا جهاد درونی كه جهاد بین قلب و عقل، بین علم و جهل، بین هوا و تقوا، جهاد با نفس اماره و دسیسه های ابلیس و جنود شیطانی اوست كه محدودیت زمانی و مكانی ندارد. جهاد اكبر، جهاد با نفس و درگیری با هواهای نفسانیه و مهار قوای وهمیه و شهویه و غضبیه است. این جهاد مقدم بر جهاد اصغر است. هجرت كبری متوقف بر جهاد اكبر، جهاد اصغر یكی از مصادیق هجرت صغری، و مهاجر؛ با هجرت از بیت نفسانی و هجرت مكانی، وارد درگیری با دشمن می شود و سپس به مرحله شهادت می رسد.
مجاهد جنگ اصغر، یكبار شهید می شود، ولی مجاهد جنگ اكبر، روزی 70 بار كشته می شود و چون مجاهد در جهاد اصغر، پس از هر شهادتی، حیاتی دارد، هر مهاجری كه در راه رسیدن به خدا كشته می شود، زنده است و در پرتو همان حیات، دیده درونی اش باز می شود و به جای دیدن راه، مقصد و هدف را می بیند و به تماشای چیزی می نشیند كه دیگران نمی بینند. خداوند در شب معراج، خطاب به پیغمبرش می فرماید مجاهد در جهاد اكبر روزی 70 بار كشته می شود. هر شهادتی در جهاد اكبر، یك پرده را از سر راه مهاجر بر می دارد و مسیر را برای او هموار می سازد تا با آرامش به سمت كمال مطلق گام بردارد و به مقامات بالا و والایی برسد: الف: مقام دفع ضرر اخروی؛ ب: مقام جلب منفعت اخروی؛ ج: مقام چند برابر شدن حسنات؛ د: مقام سیر به مراحل معنوی بالاتر؛ ه: مقام درك قلبی حقایق؛ و: مقام رضای الهی؛ ز: مقام فوق رتبه فرشتگان؛ ح: مقام فنای فی الله.
جهاد اصغر یا جهاد بیرونی، دومین نوع از جهاد است كه به معنای تلاش در راه دفاع از دین یا گسترش قلمرو اسلام است كه محدود به زمان و مكان خاص است. در یك نگاه، جهاد اصغر، انواعی دارد. مانند جهاد با مشركان، كافران، منافقان، اهل كتاب و اهل بغی یعنی گروهی از مسلمانان كه بر ضد حكومت و امام عادل و حق، قیام و خروج كرده اند یا حكومت اسلامی ای كه بر حكومت اسلامی دیگر ستم روا دارد و به آن تجاوز كند. جهاد رهایی بخش نیز نوعی جهاد اصغر است كه برای رهایی مومنان ناتوان و دربندی است كه به آنان ظلم و تعدی می شود. جهاد دفاعی و جهاد قصاصی و مقابله به مثل نیز اینگونه است.
در نگاهی دیگر در تقسیم بندی جهاد اصغر می گوییم جهاد با مال و جهاد با جان. كسی كه از جان می گذرد، از مال هم گذشته است. ایمان و هجرت و جهاد از امور معنوی هستند و با هم رابطه تنگاتنگی دارند. چون ایمان بدون هجرت صغری و هجرت كبری ممكن نیست و ایمان بدون جهاد اكبر و جهاد اصغر عملی نیست. همچنین هجرت و جهاد از ایمان جداشدنی نیستند و انسان، با هجرت و مجاهدت، ایمان خود را محك می زند. شهدا در سیر الی الله و برای رسیدن به مقام فنای فی الله تا درك مقام شهادت فی سبیل الله، اول پا به وادی ایمان می گذارند، سپس وارد مرحله هجرت می شوند و بعد در میدان جهاد، مجاهد جنگ اكبر می شوند و با روی آوردن به جهاد بیرونی، راهی به سوی شهادت می یابند.
شهید قبل از شهادت عظمی، بارها در میدان جنگ اكبر، كشته شده و در نهایت كشته راه دین می شود و به شهادتی می پیوندد كه فوق آن هیچ نیكی ای وجود ندارد. شهید حاج قاسم سلیمانی، مجاهد در همه این عرصه ها بود. هم مومن واقعی به خدا و پیامبر و اولیاء بود، هم هجرت صغری و كبری را سپری كرده بود و هم با پیروزی در میدان جهاد اكبر، مجاهد عرصه جهاد اصغر بود. او هم با كفار، مشركین، منافقین، مفسدان و ستمگران جنگید و هم از مال و جان خود برای دفاع از دین و ارزش ها گذشت. اگر ایمانش را با هجرت و جهاد و مجاهدتش محك بزنیم، آن شهید گرانقدر، چونان سلمان فارسی، از 10 درجه ایمان، بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد و فانی در خدا گشت و زیباترین شهید جبهه مقاومت و انقلاب اسلامی شد.