ترور سردار سلیمانی توسط نیروی نظامی تروریست آمریكا را میتوان پاس گلی دقیق و هدفمند از سوی استكبار جهانی و در راس آن آمریكا به «داعش» به عنوان نماینده تروریسم منطقهای و جهانی دانست.
دولت آمریكا در سحرگاه روز جمعه سوم ماه ژانویه سال 2020 در قالب عملیاتی تروریستی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در فرودگاه بغداد به شهادت رساند كه این اقدام را میتوان یك اقدام تروریستی سازمان یافته از سوی دولت آمریكا علیه جمهوری اسلامی ایران دانست.
اقدامی كه شاید در نگاه نخست حذف یكی از بزرگترین و باتجربهترین فرماندهان سپاه محسوب شود، ولی اگر با نگاهی عمیق به آن بنگریم میتوانیم این اقدام آنها را همچون فراهم آوردن یك فرصت طلایی و دادن پاس گلی بسیار مهم و سرنوشتساز به گروههای تروریستی فعال در منطقه به خصوص گروه تروریستی تكفیری داعش بدانیم.
البته درست است كه این اقدام واكنش كشورهای بسیاری را در سطح بینالمللی برانگیخت و به خصوص دولت عراق اعتراض خود را به اقدام ایالات متحده در سرزمین عراق به شورای امنیت سازمان ملل اعلام كرد، ولی اقدام تروریستی دولت آمریكا در به شهادت رساندن شهید قاسم سلیمانی را میتوان نقض آشكار حقوق بینالملل دانست.
از طرف دیگر باید گفت این اقدام بر اساس اساسنامه دیوان بینالمللی كیفری جرم، تجاوز بوده و عاملان آن كه نیروهای تروریست ارتش آمریكا هستند، قابل تعقیب در دیوان بینالمللی كیفری خواهند بود. علاوه بر این موضوع، اقدام آمریكا در به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی ناقض كنوانسیون پیشگیری و مجازات جرائم ارتكابی علیه اشخاص است كه قابل طرح در دیوان بینالمللی دادگستری است.
نكته بسیار مهم دیگر این است كه در این حادثه تروریستی علاوه بر به شهادت رساندن سردار شهید سلیمانی، «ابومهدی المهندس» از فرماندهان حشدالشعبی نیز توسط نیروهای تروریست آمریكایی به شهادت رسیده است. امری كه ناقض تعهدات موجود در توافقنامه منعقد شد مابین عراق و آمریكا در خصوص وضعیت نظامیان ایالات متحده در عراق است. زیرا آمریكا این عملیات تروریستی را بدون هماهنگی و اطلاع قبلی دولت وقت عراق و در خاك این كشور انجام داده است.
اما ماجرای ترور سردار شهید سلیمانی از آنجایی آغاز شد كه آمریكا از مدتها قبل با آوردن بهانههای متعدد و مضحكی حضور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در عراق را برای نیروهای خود و عراقیها تهدیدآمیز عنوان كرده بود و برای این موضوع هم ادعاهای فراوانی را مطرح میكرد. آنها حتی حضور این شهید بزرگوار را به عنوان تهدید جدی و فوری برای پایگاههای خود عنوان كرده بودند كه این ادعا هربار از سوی ایشان و یا مقامات كشور تكذیب شده بود.
البته تمامی این ادعاها در شرایطی از سوی مقامات آمریكاییها مطرح میشد كه نقش بیبدیل و غیرقابل انكار ایشان در رهبری و مبارزه با داعش و شكستدادن این گروه تروریستی تكفیری در عراق و سوریه به هیچكس پوشیده نیست؛ لذا اقدام تروریستی ارتش آمریكا در به شهادت رساندن سردار شهید سلیمانی به وضوح نگرانی و ترس آنها را از قدرت گرفتن محور مقاومت در آینده منطقه نشان داده است.
ضمن اینكه باید به این مهم اشاره كرد كه یگانه هدف استكبار جهانی از به شهادت رساندن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نگرانی بیش از پیش آنها از رشد و توسعه محور مقاومت جهان اسلام در پرتو شرارههای مكتب سلیمانی بوده است. در حقیقت ترس آمریكا و رژیم صهیونیستی از ترویج اندیشهها و مكتب والای شهید سلیمانی آنها را وادار كرد تا این فرمانده دلاور و مبارز با تروریسم منطقهای را به شهادت برسانند تا مبادا شاهد قدرتمند شدن محور مقاومت در سطح منطقه و جهان باشند.
در پایان باید گفت محور مقاومت كه با تلاشها و ایثار افراد بزرگی، چون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در سطح منطقه شكل گرفته به رشد و توسعه روزافزون خود ادامه میدهد و آنقدر از نفرات و فرماندهان دلار و مبارزی تشكیل شده كه با شهادت یك نفر خللی در روند گسترش جهانی آن وارد نشود. بر این اساس با اطمینان میتوان گفت كه آینده محور مقاومت در منطقه و جهان آنقدر درخشان و امیدبخش است كه نگرانیهای فراوان استكبار جهانی و صهیونیسم منطقه با ترور این شهید بزرگوار اندكی كاهش پیدا نكرده است.
انتهای پیام/