رئیس شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی ایران با بیان اینكه سردار سلیمانی خود را سرباز و مدافع همه مردم با هر گرایشی می دید، گفت: اكثریت مطلق جامعه هم او را از خود میدیدند. نگرش حاج قاسم برجذب حداكثری و دفع حداقلی بود.
محسن هاشمی در گفت وگو با ایسنا، به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی اظهار كرد: حاج قاسم بارها و بارها در جلسات خصوصی و عمومی گفته بود كه خود را یك سرباز میداند و نه بیشتر و با زیادهروی در تبلیغات در مورد شخصیت فردی خود موافق نبود.
وی ادامه داد: حاج قاسم خود را سرباز ملت و همه مردم میدانست و یك سرباز نمیتواند رنگ حزبی و جناحی داشته باشد؛ چرا كه باید از همه كشور و همه مردم با هر گرایش و مذهب و سلیقه سیاسی دفاع كند. نگرش حاج قاسم برجذب حداكثری و دفع حداقلی بود.
این فعال سیاسی خاطرنشان كرد: امروزه دامنه دفع نه تنها ملی مذهبیها و روشنفكران، بلكه اصلاح طلبان و میانهروها را نیز شامل شده و حتی به عقلای اصولگرا نیز رسیده است و این دقیقا عكس نگاه حاج قاسم بود. نیاز امروز ما به ترمیم شكافهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است كه اعتراضات اخیر نیز برخاسته از همین شكافهاست.
متن گفت وگوی كامل خبرگزاری ایسنا با محسن هاشمی فعال سیاسی اصلاح طلب و رئیس سابق شورای شهر تهران درباره شهید سردار حاج قاسم سلیمانی به شرح زیر است:
به سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی نزدیك میشویم. او در زمان حیاتش مورد احترام همه مردم و خواص بود. به نظر شما چه ویژگیهای شخصیتی از حاج قاسم، سردار سلیمانی ساخت كه توانست با بسیج نیروهای مقاومت، داعش و گروههای تروریستی مرود حمایت دسمنان اسلام را در عراق و سوریه شكست دهد؟
شاید بهتر باشد كه بگوییم چه عاملی باعث شد تا سردار سلیمانیها پرورش یابند. حاج قاسم بارها و بارها در جلسات خصوصی و عمومی گفته بود كه خود را یك سرباز میداند و نه بیشتر و با زیادهروی در تبلیغات در مورد شخصیت فردی خود موافق نبود. حاج قاسم سلیمانی در كنار همتها، باكریها، زینالدینها و كاظمیها، نسلی از تربیت شدگان انقلاب اسلامی بودند كه در مكتب امام خمینی(ره)، فهم درستی از اسلام و بندگی، تواضع ، اخلاص، حریت وشجاعت داشتند و به همین دلیل است كه میبینیم این نسل صفات بسیار مشابهی به یكدیگر دارند. اینكه برای خود چه نام خود، چه مقام خود، چه نشان خود هیچ نمی خواستند و همین نخواستن موجب گردید تا ماندگار شوند، كسانی كه به دنبال اسم خود و مقام خود باشند، نمیمانند.
شهید سلیمانی خیلی اهل رسانه و سخنرانی و علاقهای به مطرح شدن نداشت اما دارای چهرهای كاریزماتیك بود و مردم به او علاقه خاصی داشتند. كاریزمای حاج قاسم به چه دلایل خاصی بود؟
حاج قاسم شخصیتی كاریزماگریز داشت یعنی همواره سعی میكرد كه متفاوت از دیگران نباشد. شما لباس ایشان، طرز نشستنش، صحبت كردنش و كار كردنش را اگر میدیدید و قبلا او را نمیشناختید، متوجه نمیشدید كه ایشان سردار سلیمانی است. این نوع تواضع و كاریزماستیزی نوعی جذابیت و محبوبیت معنوی برای انسان به ارمغان می آورد كه حاج قاسم نماد برجسته آن بود، اگر بخواهیم دو صفت ممتاز در حاج قاسم نام ببریم كه در كمتر شخصیتی در انقلاب سراغ داریم، اخلاص وتواضع ایشان بود.
چرا حاج قاسم متعلق به گروه و جناح خاصی نبود؟
دلیلش را خود حاج قاسم بارها بیان كرده است و در وصیتنامه امام خمینی(ره) نیز تصریح شده است. حاج قاسم خود را سرباز ملت و همه مردم می دانست و یك سرباز نمیتواند رنگ حزبی و جناحی داشته باشد؛ چرا كه باید از همه كشور و همه مردم با هر گرایش و مذهب و سلیقه سیاسی دفاع كند، به همین دلیل نیز امام خمینی(ره) در وصیتنامه خود نظامیان را از دخالت در سیاست منع كرده است.
پشتوانه فكری و معنوی حاج قاسم چه بود؟
همانطور كه عرض كردم پشتوانه فكری و معنوی حاج قاسم، انقلاب اسلامی و مكتب امام خمینی(ره) و در حیطه عمل فرامین رهبری بود. مكتبی كه با افراط وتفریط، با انحراف و تحجر، با غربزدگی و شرقزدگی مرزبندی داشت و به هیچ قدرتی جز خدا و مردم وابسته نبود. این یك جهان بینی توحیدی و متفاوت با گرایشهای مختلفی است كه به نام دین در جامعه شاهد هستیم و به همین دلیل حاج قاسم با دیگران متفاوت بود، نگاه حاج قاسم به همه دختران ایران به عنوان فرزندان خود، صرف نظر از نوع پوششان یا نگاهش، به همه گروهها و رجال سیاسی صرف نظر از گرایششان، برخاسته از همین بینش بود كه همه را به نوعی بندگان خداوند و برابر می دانست و بخاطر انسانیتشان صرف نظر از عقایدشان شایسته كرامت می دید.
به همین دلیل مراسم تشییع حاج قاسم شگفتی ساز شد؟
دلیلش مشخص است چون اكثریت مطلق جامعه، حاج قاسم را از خود میدیدند ومرزی میان آنها وجود نداشت، حاج قاسم خود را سرباز و مدافع همه مردم با هر گرایشی می دید و به همین دلیل هم همه مردم با گرایشهای گوناگون از چهره هایی نظیر آقای تاجزاده واصلاح طلبان تا اصولگرایان و ملی مذهبیها، روشنفكران، هنرمندان و ورزشكاران برای او ناراحت شدند و به مراسم تشییعاش رفتند، البته بعد از مراسم شاهد بود برخی چهرهها وجناحها خواستند از این مراسم تشییع مردمی استفاده ابزاری كنند و آن را به اسم خود و تایید عملكرد خود مصادره كنند و همین هم باعث شد تا سرمایه اعتبار حاج قاسم نیز مانند سایر سرمایه های جامعه نظیر اسلام و اهل بیت و غرور ملی آسیب ببیند.
سردار سلیمانی و مرحوم هاشمی از ابتدای انقلاب مسئولیتهای مهمی بر عهده داشتهاند به ویژه در دوران دفاع مقدس و پس از آن. نوع مواجهه و روابط سردار سلیمانی با مرحوم هاشمی چگونه بود و چه اثراتی در حل مشكلات كشور داشت؟
آیت الله هاشمی رفسنجانی كه از سال 62 فرماندهی جنگ را برعهده گرفتند در عملیاتهای مختلف با حاج قاسم كه فرماندهی تیپ ثارالله كه بعدها به لشگر ثارالله كرمان تبدیل شد، آشنا شدند و ایشان را فرماندهی فداكار وصادق یافتند و بعد از جنگ نیز در دوره سازندگی به دلیل مشاركت در فعالیتهای سازندگی استان كرمان و هم استانی بودن، ارتباط ایشان با رییس جمهور ادامه پیدا كرد و عمیقتر شد به نحوی كه در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، موارد مكرری از گزارشها وجلسات با حاج قاسم كه پس از دوره سازندگی نیز در قالب فرماندهی نیروی قدس با ریاست مجمع تشخیص مصلحت حفظ شد و عمیقتر گردید و تا پایان عمر ایشان ادامه یافت و با توجه به اینكه هر دو این شخصیتها، چهرههایی میانه رو بودند و با افراط وتفریط مخالف بودند، همكاری این دو در بسیاری از مقاطع حساس نظیر مقاومت عقلانی در برابر رژیم صهیونیستی و توافق برجام كه با حمایت حاج قاسم صورت گرفت، ادامه یافت و حتی بخاطر این حمایت حاج قاسم توسط افراطیون تخریب شد.
در شرایط فعلی كشور به چه میزان داشتن دیدگاههایی نزدیك به حاج قاسم برای حل مشكلات ضروری است؟
ما شاهد هستیم كه متاسفانه در دهه های اخیر بصورت مداوم گروههایی از قطار انقلاب پیاده و از صحنه سیاسی و مدیریتی حذف میشوند و غیرخودی تلقی می گردند، در حالیكه نگرش حاج قاسم همانگونه كه رهبری در سال 1388 تصریح كردند برجذب حداكثری و دفع حداقلی بود اما متاسفانه امروزه دامنه دفع نه تنها ملی مذهبیها و روشنفكران، بلكه اصلاح طلبان و میانه روها را نیز شامل شده و حتی به عقلای اصولگرا نیز رسیده است و این دقیقا عكس نگاه حاج قاسم بود. نیاز امروز ما به ترمیم شكافهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است كه اعتراضات اخیر نیز برخاسته از همین شكافهاست.
خود شما اگر مواجهه ای با سردار سلیمانی داشتید، خاطره آن را بیان كنید.
به دلیل مسئولیتی كه در دفتر رییس جمهور از اواخر دوران سازندگی و سپس دفتر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتم و همچنین كرمانی بودن، ارتباط طبیعی كاری با حاج قاسم داشتم وخاطراتی از ایشان دارم كه فرصتی مجزا می طلبد، اما زیباترین خاطره ام از حاج قاسم مربوط به زمان رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود كه حاج قاسم با وجودی كه عمق كینه و دشمنی افراطیون با آیت الله را به خوبی می دانست، سنگ تمام گذاشتند در حسینیه جماران در كنار پیكر ایشان حضور یافتند و وداع كردند. به منزل آیت الله آمدند وبه مادرم تسلی دادند و انگشتر خود را برای خاكسپاری در مزار آیت الله دادند و سپس در تشییع جنازه نیز آن سخنان ماندگار را بیان كردند كه من به رسم امانت عین آن را نقل می كنم كه «سردار حاج قاسم سلیمانی در مصاحبه با صداوسیما در مراسم تشییع پیكر آیت الله هاشمی رفسنجانی در 21 دیماه سال 1395 ؛ به نظر من، آقای هاشمی همینطور كه از اول بود تا اخر بود. همان حالتی كه از اول داشت تا آخر داشت. منتها آقای هاشمی بعضی وقت ها تاكتیك هایی داشت همانطور كه در دوران گوناگون داشت وگرنه آقای هاشمی هم استكبار ستیز بود هم صهیونیست ستیز بود.
آقای هاشمی رحمه الله علیه، اولا باید به آقا تسلیت گفت كه حقیقتا بزگرترین مصیبت بر ایشان وارد شد و ما بیش از اینكه نگران چیز دیگری باشیم... طبیعتا آقای هاشمی راهش پیوسته همین بود. او باید در دوره های گوناگون در دوره زمان شاه به شهادت می رسید، در دوران جنگ به شهادت می رسید. در ترورهایی كه منافقین انجام دادند خداوند به او عمر داد. عمر مناسبی. و توانست از همه لحظات عمرش استفاده كند. شاید با بركت ترین عمر را آقای هاشمی داشت و توانست خدمات بزرگی به این مردم و انقلاب و جمهوری اسلامی كند.
كارهای بزرگی انجام داد عمر بسیار با بركتی داشت. شاید كمتر مرجع تقلیدی به این میزان بركت از عمر ایشان نایل شده باشد. حقیقتا یك مشاور بسیار امین برای مقام معظم رهبری بود. خدا انشاءالله به ایشان صبر دهد، طول عمر دهد. خدا ایشان را برای ما حفظ كند ذخیره كند برای همه چیزهایی كه از دست دادیم. بقا عمر ایشان وجود ایشان می تواند جبران كند همه آنها را.
آقای هاشمی در همه موضوعات انقلاب نقش داشت. گفتند خیلی ها در این دوره پیرامون شخصت آقای هاشمی پیرامون عملكردهای آقای هاشمی اما یك مساله مهمی وجود دارد كه من امروز در سطح بین المللی دیدم همه نهضت های دنیا یك احساس خلا بزرگی كردند چون آقای هاشمی یك مشاور مجانی برای همه بود. همه كسانی كه در دنیا مبارزه می كردند به نوعی با ایشان مشورت می كردند. ایشان در همه مبارزاتی كه در دنیا وجود داشت نقش ارزنده ای داشت؛ در مبارزات فلسطین، در مبارزات لبنان در مبارزات مردم عراق، در سقوط رژیم صدام در همه سطوح مختلف. لذا حقش فقط در مساله داخلی ایران و ملت ایران نیست در سطح بین الملی و منطقه در جهان اسلام حق بزرگی آقای هاشمی دارند.
انشاءالله خداوند ایشان را با اولیا مشهور كند. به مردم ما صبر دهد مردم ما شخصیت های بزرگی از دست دادند اما توانستند به سرعت با فهم و درك و حكمت راه خودشان را پیدا كنند.»
انتهای پیام/