سردار قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس و پس از آن اقدامات بسیار جالبی علیه دشمنان این مرز بوم انجام داده كه عملیات والفجر8 یكی از آنها است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران كه این روزها ملت ایران بیشتر از مجاهدتهای ایشان در لبنان، سوریه و عراق اطلاع دارند؛ در دوران دفاع مقدس از فرماندهان برتر بوده كه عملیاتهای متفاوتی علیه رژیم بعث عراق انجام داده است. فعالیتهایی كه هر كدام گرهای از كار رزمندگان اسلام باز میكرد و در نهایت باعث پیروزی ملت ایران شد.
به همین دلیل خبرگزاری تسنیم در نظر دارد، علاوه بر گفتوگو با همرزمان و دوستان شهید سردار قاسم سلیمانی به صورت ویژه به عملیات والفجر8 و فرماندهی حاج قاسم در این عملیات بپردازد تا مخاطبان گرامی از بخشی از فرماندهی حاج قاسم در دوران دفاع مقدس نیز مطلع شوند.
قسمت اول _ غواصان لشكر 41 ثارالله و یگانهای دیگر وارد رودخانه وحشی اروندرود (با 70، 80 كیلومتر سرعت) شدند. دیری نپایید كه رودخانه طغیان كرد و طوفانی شد و همزمان بارندگی شدید آغاز و فضای قرارگاه خاتم(ص)، قرارگاههای تابعه و لشكرهای عمل كننده بحرانی شد و همه فرماندهان و نیروها نگرانِ غواصان. در چنین شرایطی بعثیها هم شروع كردند به ریختن آتش سنگین و توأم سطح رودخانه را به زیر رگبار مسلسل بستند. گلولههایی بود كه سطح آب را پوشانده و تنها سرخی گلوله بود و طوفان و نیروهای غواص درون آب.
تمامی فرماندهان قرارگاه مركزی سپاه و بسیج و نیروها كه كاملاً نومید شده بودند سر به سجده ساییده و به درگاه خداوند متعال با استغاثه و ناله و سوز و گداز در انتظار حصول عنایتی از سوی حضرت دوست بودند.
طوفان بود و باران بود و آتش و... و این سو سجده و اشك و ناله و انقطاع كامل، و تنها امیدواری به لطف حضرت حق.
غواصان درون آب، در گرداب و طوفان، باران و آتش سرگردان و به هر سو كشیده میشوند و دیگر اختیار مسیر حركت از آنها سلب شده است و این جریان آب است كه تعیین مسیر را در اختیار دارد. در برابر اجرای آتش دشمن غواصان بدون كوچكترین واكنشی و تنها با توكل به خدا همه چیز را به او كه راهنمای حقیقی است سپردند. تدبیر و آرامش غواصان و لطف خداوند موجب شده حتی یك نفر شلیك نكند.
در یك لحظه آتش دشمن قطع میشود و این به منزله این است كه دشمن غافلگیر بوده و به خاطر احتیاط اقدام به آتش كرده است. راستی اگر یك نفر شلیك میكرد چه سرنوشتی برای غواصان رقم میخورد؟ لو رفتن عملیات و مفقود شدن چندین هزار غواص!
تصورش هم سنگین است كه نیروهای غواص درون آب و لو رفتن عملیات.....
اصلاً یكی از مهمترین علتهای اصلی مخالفت فرماندهان تا آخرین زمان كه چارهای جز عملیات نداشتند همین وضعیت بود اما چارهای دیگر بود؟
یادش بخیر در زمان عملیات فتح المبین، زمانی كه فرماندهان بین اجرای عملیات و عدم انجام آن دو به شك بودند؛ در نهایت دو سه روز قبل از عملیات آقا محسن( فرمانده وقت سپاه) تصمیم گرفت با فانتوم (بهخاطر اقدامی سریع) خدمت امام رفته كسب تكلیف میكند. وی پس از شرح وضعیت تقاضای استخاره میكند.
امام: تدبیر كردهاید؟
آقا محسن: بله
امام: برید انجام دهید این عملیات فرماندهیاش با خود خداست.
بله این عملیات هم باید با توكل به خدا انجام شود و راهی برای منتفی كردن آن نیست، همه چیز آماده است، و تنها باید امید به لطف خدا و نصر او داشت.
از طرف دیگر یكی دو نفر از غواصان لشكر كه در كوران نبرد با آب و آتش و بوران، تاریكی هوا و ظلمات هوای بارانی، جنگی را قبل از نبرد با دشمن آغاز كرده بودند؛ وارد قرارگاه لشكر 41 ثارالله شده و همه را مبهوت خود میكنند.
هجمه سؤالها بر قرارگاه حاكم شده و در وهله اول انگار كسی جرأت سؤال كردن را ندارد.
واقعاً چه چیزی باعث چنین وضعیتی شدهاست؟!
این دو نفر اینجا؟
یكی از غواصان: حاج قاسم تو را به خدا ما را با نیروهای موج بعدی بفرستید. طوفان ارتباط زنجیری غواصان را پاره كرده! همه از هم پاشیدند! آب هر غواصی را به سمتی میكشاند، وضعیت غیر قابل تصوری در آب و بچهها حاكم شده! خدا بدادشان برسد..... مدام آب داخل دهان غواصان رفته و مجدداً خارج میشود و مدام در حال تهوع و... هستند. نمیدانم چقدر میتوانند دوام بیاورند و از خفگی خود را نجات دهند.
در این شرایط جز معجزه از كسی كاری ساخته نیست! بله عاشقان سیرالیالله و عاشقان روحالله در نبردی بیامان با طبیعتی ستیز میكنند كه تحت فرمان خداست و حكمت باری تعالی بر طبیعت حاكم. اما مگر میشود نیل بر روی پیروان حضرت موسی باز شود، اما بر پیروان رسولالله(ص) و خمینی(ره)، همانها كه با خون خود دینش را یاری میكنند، لبخند نزند؟!!
اطلاع فوق از وضعیت غواصان در قرارگاه لشكر 41 ثارالله فضای موجود را بسیار سنگینتر كرد خصوصاً اینكه این دو نفر (دقیقاً یادم نیست شاید یكنفر) به صورت جزء به جزء موقعیت و وضعیت نیروها را ترسیم كردند. لحظات تكاندهندهای بر اتاق بیسیم فرماندهی حاكم شده است. حاج قاسم نگران و مضطرب مدام ذكر یا بی بی فاطمه زهرا (س) را با تمام وجود بر دل و زبان خود جاری میكند. او در اتاق بیسیم چشم امید به حضرت دوست و یاری ائمه معصومین علیهمالسلام دوخته است تا شاید بیسیم غواصان فعال شده و بگوید:
قاسم قاسم احمد......... قاسم قاسم احمد
ولی خبری از حاج احمد امینی فرمانده غواصان بگوش نمیرسد.
حاج قاسم با اشك چشمانش و با ذكر نام خدا و اولیاءالله امید به تماس بیسیم دوخته تا شاید صدای حاج احمد امینی را با دل و جان استماع كند.
تلاطم امواج رودخانه، نواخت آب بر سر و صورت نیروهای غواص چون تركه یا سیلی سنگینی میماند كه مدام بر چهرههای معصومانه میوههای دل خمینی(ره) نواخته میشود و صبر و استقامت و جنگ با آب و بیخبری از اوضاع به ویژه پراكنده شدن غواصان و انقطاع از تمامی تعلقات جز لقاء خداوند تبارك و تعالی و امید بستن به حضرت دوست برای شاد كردن دل امت شهیدپرور حرف دیگری در میان نیست. عجب صبری خدا دارد.
او میخواهد آنچه را كه فرشتهها نمیدانستند و شاید از درك آن عاجز یعنی اشرف مخلوقات به نمایش گذاشته تا آزادی خواهان جهان بیاموزند رمز عبودیت، عشق، فداكاری و ایثار و شجاعت را. اینجا مدرسه عشق است و قلم در ترسیمش بر خود میشكافد.
شاید در این لحظات پر اضطراب و دلهره، بهترین لحظه عمر حاج قاسم شنیدن صدای حاج احمد باشد. چرا كه این صدا میتواند نوید بخش 60، 70 درصد تضمین پیروزی باشد. مهمتر آنكه سلامتی بچهها، و شادی بخشیدن به مردم كشورمان و...
فكر كنم یك ساعتی از وضعیت بحرانی گذشته همچنان سرها بر سجده، بعضاً در حال قدم زدن و یا سر بر زانو، مدام ذكر و تسبیح خداوند متعال را بر دل و زبان جاری میكنند. حال و هوای عجیبی بر قرارگاه تاكتیكی فرماندهی و نیروها حاكم است. واقعاً چه اتفاقی افتاده؟ از غواصان چه خبر؟ بچهها به كدام سمت و سو حركت میكنند؟ جهت آنها به سمت خط و ساحل دشمن یا دهانه خلیج فارس و رفتن به جایی كه ممكن است دیگر دست كسی به آنها نرسد. یا غیاث المستغیثین! یا غیاث من لا غیاث له! ارحمنا فرزندان روح الله!
بیسیمها همچنان در سكوت رادیویی كه نشان از آن دارد كه نیروها همچنان در آب هستند و یا در ساحل دشمن موضع گرفتهاند و منتظر فرصتی برای ارتباط با سنگر فرماندهی.
آیا غواصان در این وضعیت قادر به فین زدن (كفش غواصی برای پا زدن و حركت كردن) هستند؟! اصلاً جریان آب در چنین شرایطی اجازه فین زدن را خواهد داد؟!! آیا بچهها میتوانند خود را به ساحل دشمن برسانند؟! تازه اگر به ساحل دشمن هم برسند چگونه خود را از انبوه موانع طبیعی و مصنوعی به سلامت به سنگرهای بعثی برسانند؟!! باید از میان انبوهی از موانع مصنوعی كه شامل: تلههای فوگاز (تلهای كه با برخورد به آن منطقه چون روز روشن میشود) و انفجاری، میادین مین، سیمهای خاردار حلقوی و فرشی، گل و لای و چولانها (مثل نیزار)، كمینهای دشمن و... یكی یكی عبور كرده و این حجم موانع و استحكامات را پشت سر گذاشته و سپس با زدن به خط مقدم نیروهای بعثی، اولین خط دشمن را متزلزل كرده تا موج اول نیروهای قایق سوار وارد عمل شده و پس از شكستن و پاكسازی خط اول آماده كشیدن به عمق منطقه عملیاتی شوند!
یادشان به خیر شبهای قبل از عملیات در بحبوحه آموزش، غواصان درون نخلستانها چه نماز شبی را مخفیانه ادا میكردند! آن هم در سیاهی شب و سردی زمستان، و پس از یكی دو نوبت تمرین عبور از رودخانه كه تمرینی بسیار مشكل در این فصل از سال است.
ناگفته نماند در این عملیات حدود چند هزار نیروی غواص، از لشكرهای مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درون آب در حال عبور از اروند هستند كه فقط لشكر ثارالله در این سطور مورد برسی قرار گرفته است.
برای عبور از موانع نیروهای شناسایی در جلو به عنوان پیشرو و راهنما، و نیروهای تخریب جهت باز كردن موانع و پاكسازی و خنثی كردن میادین مین و... در پشت سر آنها و در نهایت نیروهای گردان كه پشت سر هم در حركتاند.
نكته: نیروهای غواص برای جلوگیری از ایجاد امواج تا لحظات قبل از زدن به دشمن نباید بیسیمهای خود را روشن و ارتباط برقرار كنند، مبادا عملیات لو رفته و دشمن هوشیار شود. ضمن اینكه پس از رسیدن به مقصد بیسیم باید روشن و پس از اعلام رمز عملیات، درگیری آغاز شود.
ادامه دارد......
راوی: حمیدرضا فراهانی رزمنده و روای دفاع مقدس
انتهای پیام/