كتاب «عاشقم كن» پیرامون زندگی شهید امیر حاج امینی نگاشته شده و حاصل تلاشهای نویسندهای است كه ترجیح داده گمنام باقی بماند. این كتاب رویدادهای جنگ تحمیلی را از خلال زندگی این شهید نامدار، روایت میكند.
دربارهی كتاب عاشقم كن
انتشارات 360 درجه، اثری تحتعنوان كتاب عاشقم كن منتشر كرده كه با تمركز بر زندگی و رسالت شهید امیر حاج امینی، به شرح رویدادهای جنگ ایران و عراق پرداخته. نویسندهی ناشناس كتاب توضیح میدهد كه با هدف دفاع از دین و انقلاب دینی اقدام به نگارش كتاب كرده و قصد داشته تحولی را كه از آشنایی با شخصیتهای برتر تاریخ انقلاب تجربه كرده، با خوانندگان به اشتراك بگذارد.
این كتاب به جنبههای فرهنگی انقلاب و افكار و باورهای رزمندگان دفاع مقدس توجه داشته و از اندیشههایی پرده برداشته كه برای عموم مردم ناشناخته است. نویسنده در ابتدای كتاب شرح میدهد كه تمایلی به افشای هویتش ندارد و ترجیح میدهد كه كتاب را بدون ذكر نام خود منتشر كند.
جدا از موضوع دلنشین و سراسر معنوی كتاب، علت نگارش آن نیز درخور توجه است. نویسنده در یك بازهی زمانی یكماهه، سه مرتبه شهید حاج امینی را در خواب میبیند و كنجكاو میشود تا علت آن را دریابد. پس از مشاوره با چندین نفر جهت تعبیر خواب، فردی خطاب به نویسنده میگوید كه شهید میخواهد با تو سخن بگوید. در نتیجه او تصمیم میگیرد به مطالعه و بررسی زندگی و افكار شهید حاج امینی بپردازد و در این مسیر با او آشنا میشود.
نویسنده در ابتدای كنكاشهای خود بهكرات به بنبست خورده، چراكه مطلبی دربارهی این شهید مظلوم پیدا نمیكرده. گویی جامعهی بشری، در حق او اجحاف كرده و او را با وجود شخصیت ارزشمندش بینامونشان باقی گذاشته. از او تنها دو قطعه عكس موجود است كه توسط احسان رجبی گرفته شدهاند و از تأثیرگذارترین عكسهای دفاع مقدس بهشمار میروند.
شهید حاج امینی، رزمندهی دفاع مقدس، در سال 1340 متولد شده بود. او سمت بیسیمچی گردان انصار را برعهده داشته و در عملیات كربلای 5 شهید شده است. نویسندهی كتاب عاشقم كن، روحیات و اندیشههای این شهید گرانقدر را شرح داده و او را بهعنوان نمونهای والا از محافظان اندیشههای انقلاب، معرفی كرده. كتاب پیشرو برای نخستینبار در سال 1400 منتشر شده است.
در بخشی از كتاب عاشقم كن می خوانیم
یكی از مهمترین شروط شهید بودن در دنیا، دوری از حب هرآنچه در دنیاست، میباشد، دوری از حب جاه، دوری از حب مقام، دوری از حب مال و منال و در نهایت دل كندن از عزیزان و نزدیكان. روش و سیره زندگی هر شهیدی را كه مطالعه كنید قبل از شهادت از همه این مسائل عبور كرده و گذشته، از همه چیز دل كنده و آماده و مشتاق به رفتن بوده است. توجه كنید به اتفاقی كه در جنگ ایران و عراق رخ داده و شهید امیرحاج امینی هم در آن حضور داشته است.
جمعی از سربازان گردان انصار الرسول (ص) وقتی كه به درجه نهایی میرسند و آماده برای دیدار معبود هستند، طی جلسهای عهدنامهای تنظیم و متعهد میشوند كه هركس شهید شد، باقی افراد را شفاعت كند.
بخشی از متن این عهد نامه:
"در صورت شهادت در روز حساب و كتاب و روز محشر به اذن الله و به اذن رسوله و به اذن ائمه المعصومین (س) شفاعت كلیه برادران امضا كننده را نموده و بر این شهادت خداوند بزرگ را گواه میگیریم. ضمناً حتماً سلام ما را خدمت بیبی دو عالم خانم فاطمه زهرا (س) و مولا اباعبدالله الحسین برسانید." توجه كنید به حال و هوای این چند خط كوتاه، گواهی میدهد كه باید توسل كرد به یكی از ائمه، توجه بچههای این گروهان به حضرت زهرا (س) بوده، به مقام بلند شهداء برای شفاعت گواهی میدهند، آماده شهادت هستند، اینجا هیچ فیلم و سریالی را روایت نمیكنیم، روایت عدهای عاشق است كه معبود را شناخته و عالم والا را درك كردهاند و برای رفتن از این دنیا لحظه شماری، توسل و زاری میكنند.
نمیتوان مدعی بود كه در طلب شهادت هستم و اما از ائمه اطهار غافل، از مجالس روضه دور، نمیتوان رسید مگر با شناخت زندگی آنان، چگونه شد كه حسین از خود گذشت و به معبود رسید، چگونه شد كه فاطمه، فاطمه شد، چگونه علی با همه حقش سالها سكوت كرد و درنهایت مظلومانه از این دنیا رخت بست.