كتاب «آتش به اختیار» رمانی نوشته شده توسط محمدرضا بایرامی با موضوع دفاع مقدس است. كتاب آتش به اختیار، توسط انتشارات نیستان منتشر شده و نسخهی صوتی این كتاب را همین انتشارات به گویندگی محسن خدری تهیه كرده است.
در بخشی از كتاب صوتی آتش به اختیار میشنویم:
گفت:
- خالی هستند كه هستند. به شما چه ربطی دارد؟ شما فقط باید سر جای خود بنشینید.
و گویا همان وقت بود كه حمید گفت:
- اذیت نكن سركار جان احمد. توی این ممكلت كی سر جای خودش نشسته كه ما دومیش باشیم؟
و آن موقع، آنها نمیشناختند او را. چرا كه از گروهان دیگری بود و زیاد همدیگر را نمیدیدند. شاید توی رژه به هم بر میخوردند گاهی و در همان وقتی كه گروهانها از مقابل یا كنار هم میگذشتند و یا در سالن سینما یا صف حمام. و حالا چند نفری دورهاش كرده بودند و همه هم زبان میریختند و هرچه در چنته داشتند رو میكردند. تا بلكه با قدرت چانهزنی، از رو ببرندش و شاید او هم این را احساس كرده. چون بلافاصله، فاصلهاش را یادآور شد و این را كه نمیتوان امیدی بست بهش و یا طمعی كرد به كوتاه آمدنش.
- سركار خودتی. من فقط مأمور قطارم و به وظیفهام عمل میكنم.