صدای جمهوری اسلامی ایران

كتاب «جاده‌های سربی» نوشته‌ی محمدمهدی بهداروند، خاطرات سردار سرلشكر شهید دكتر احمد سوداگر از جنگ تحمیلی است.

درباه كتاب جاده‌های سربی:

این اثر، خاطرات مردی می‌باشد كه به نقل از نویسنده همواره به قول‌هایش وفا نموده. مضامین این كتاب براساس صحبت‌های احمد سوداگر است، دلیر مردی كه اعتقاد دارد جنگ یكی از شگفت‌انگیزترین و ناشناخته‌ترین پدیده‌های اجتماعی محسوب می‌شود كه زورمداران مشروعیت آن را در انگیزه‌ی خوب جنگیدن دانسته و نیز شقاوت، سنگدلی، خدعه و نیرنگ را از فضیلت‌های جنگ می‌دانند.



در بخشی از كتاب جاده‌های سربی می‌خوانیم:

قرار شد نیروهای شناسایی به مجموعۀ تیپ‌ها مأمور شوند. مثلاً در جبهۀ رقابیه كه محل مأموریت تیپ 8 نجف اشرف و تیپ 25 كربلا بود، پالاش و عزت حجازی مسئولیت شناسایی را بر عهده گرفتند. در منطقۀ شوش و ملهه نیز آل‌عبدی مسئولیت داشت. قرار شد در جبهۀ كرخه تیپ 7 ولی‌عصر ‌(عج) مأموریت انجام دهد. تیپ هفت به سبب آشنایی با منطقه و توان بالایش، به دو یگان در قالب همان تیپ تقسیم شد. مسئولیت یكی از یگان‌ها در منطقۀ صالح مشطط در منطقۀ كرخه، و مسئولیت یگان دوم بر عهدۀ رئوفی بود. هر بخش تیپ هفت با چهار پنج گردان عملیات انجام می‌داد. قرار بود من و كوسه‌چی در همان محور عمل كنیم و صولتی كه جانشین من بود، پیش رئوفی در آن محور انجام وظیفه كند.

تیپ 27 محمد رسول‌اللّه، در منطقۀ دشت عباس و زیر نظر قرارگاه فتح بود. یگان‌های دیگر هم به همین ترتیب در مناطق مستقر بودند. قرار بود اول جادۀ دشت عباس و سه‌راهی كرخه و سایت رادار به اشغال درآید. در مرحلۀ دوم، ارتفاعات تینه و دشت‌ عباس و عین‌خوش به تصرف در‌می‌آمد. در مرحلۀ سوم هم ارتفاعات حمرین آزاد می‌شد.

عملیات مشكلات زیادی داشت، ولی از بهترین عملیات‌ها تا این مرحله از جنگ بود. نگران بودم. حركت نیروهای ما حركت دو‌ جناحی بود. یعنی هر لحظه امكان داشت به هم برسند و همدیگر را زیر آتش بگیرند. از طرفی، حركت در شب صورت می‌گرفت. در شب، رفتن تا فاصلۀ یك یا دو كیلومتر مشكل نیست، ولی فاصلۀ پانزده كیلومتری را طی كردن، سنگین و سخت است. حتی عناصر شناسایی، به علت محدودیت‌ها، در شب هفت تا هشت كیلومتر بیشتر نمی‌توانستند راه بروند. برای همین از ارتفاعات تینه بی‌خبر بودیم. زمانی نگرانی‌هایم تشدید شد كه فكر می‌كردم محورهایی كه شناسایی می‌كنیم و گزارش شناسایی‌شان را می‌دهیم، به گونه‌ای است كه جمعی از نیروها می‌خواهند در آن حركت كنند و به هدفی برسند و كوچك‌ترین بی‌دقتی و بی‌توجهی در ارائۀ اطلاعات لطمۀ زیادی به همراه خواهد داشت.

مرتبط با این خبر

  • معرفی كتاب حوض خون

  • معرفی كتاب «پشت صحنه سیاسی جنگ 33 روزه»

  • معرفی كتاب كتاب خاتون و قوماندان

  • معرفی كتاب فاتح قدس

  • عقل سرخ

  • داغ دلربا: روایتی از تشییع پیكر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در ایران

  • «خط مقدم» با روایتی متفاوت از پدر موشكی ایران

  • معرفی كتاب «بادیگارد»

  • معرفی كتاب «در مكتب مصطفی»

  • معرفی كتاب «آواز بلند»