صدای جمهوری اسلامی ایران

كتاب «شیر آسمان» نوشته‌ی بهرام مرادی، به شرح خاطرات و زندگی یكی از خلبانان جسور جنگ ایران و عراق می‌پردازد؛ مردی كه با جسم و روحیه‌ای قوی برای دفاع از ناموس و كشورش تا پای جان جنگید و سخن از خستگی بر لب نیاورد.

درباره‌ی كتاب شیر آسمان:

در طول تاریخ، ایران و ایرانی به اوصافِ شهامت، شجاعت، مردانگی، سخاوت و غیرت، متّصف بوده است و در تاریخ كهن سرزمین دیرپای ایران، بسیاری از این موارد را می‌توان به شهادت طلبید.
كتاب حاضر به قطره‌ای از دریای بی‌كران غیرتمندانی پرداخته است كه جوانمردانه در وادی بلا گام نهادند، مردانه جنگیدند و به تكلیف خود عمل نمودند. گروهی سخاوتمندانه عطای دنیا را به لقای یار بخشیدند و رفتند و گروهی بی‌تكلف و بی‌توقع اكنون در میان ما زندگی می‌كنند و شاید چه بسیار كه از عظمت و مجدی كه آن‌ها برای‌مان به ارمغان آوردند، غافل هستند.





در بخشی از كتاب شیر آسمان می‌خوانیم:

عملیات بدر بود. در بیست اسفند سال 1363 بعد از ایجاد خاكریز و درست كردن پد برای نشستن و برخاستن بالگردها، ما بالگردهای‌مان را در یك منطقه بسیار وسیع، پراكندگی داده بودیم.

بنده، "سرهنگ محتاط" مسئول مهندسی هوانیروز و "سرهنگ روحی‌پور" پنجاه و سه روز قبل از شروع عملیات بدر به منطقه عملیاتی جنوب وارد شدیم كه این زیرساخت‌ها را برای عملیات ایجاد كنیم. خدا "شهید مهدی باكری" را رحمت كند. شهید باكری و تعدادی از نیروهایش آن‌ جا بودند. به محض ورود ما، منطقه قرنطینه شد. جز تعداد محدودی از جمله سرهنگ محتاط، سرهنگ روحی‌پور، من و شهید باكری و تعداد اندكی از همكاران ایشان هیچ‌كس طی این مدت حق نداشت به عقب برگردد.

چون افرادی كه آن‌جا بودند و با ما كار می‌كردند می‌دانستند ما داریم داخل هور برای بالگردها پد و یك باند می‌سازیم. تعداد پدهای بالگردی كه می‌ساختیم بسیار زیاد بود. فكر می‌كنم به تعداد بالگردها پد ساختیم. یك فرودگاه موقت هم برای هواپیمای ترابری احداث كردیم.

ما با این دقت و این حفاظت اطلاعات توانستیم عملیات لو نرود.

در ساعت 23 روز نوزدهم اسفند 1363 با رمز "یا فاطمه الزهرا (س)" شروع شد. منطقه عملیات بدر غرب "هورالهویزه" بود. از شمال به "ترایه" و از جنوب به "القرنه"، فرات و "كانال سوئیب" محدود می‌شد. در یك قسمت منطقه‌ای خشك با طول دو و عرض نه كیلومتر وجود داشت و باقی هور بود. هورالهویزه در شرق و "هورالعماره "در غرب منطقه خشكی بود. رودخانه دجله و جاده العماره - بصره هم از این منطقه می‌گذشت.

عملیات بدر این‌قدر اهمیت داشت كه فرماندهان می‌خواستند صد فروند بالگرد به آن‌جا ببرند. ما به تمام اهداف عملیات بدر دست پیدا كردیم و همچنین به‌خاطر گستردگی منطقه‌ی عملیاتی كه به آن اشاره كردم، ما می‌خواستیم تمام مناطق و جزیره‌های آن‌جا را به تصرف درآوریم و قرار بود به بزرگراه بصره - بغداد برسیم. یكی از اقدامات هوانیروز انجام مانوری بود كه باید در جاده رادهرمز به رامشیر انجام می‌دادیم.

مرتبط با این خبر

  • معرفی كتاب حوض خون

  • معرفی كتاب «پشت صحنه سیاسی جنگ 33 روزه»

  • معرفی كتاب كتاب خاتون و قوماندان

  • معرفی كتاب فاتح قدس

  • عقل سرخ

  • داغ دلربا: روایتی از تشییع پیكر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در ایران

  • «خط مقدم» با روایتی متفاوت از پدر موشكی ایران

  • معرفی كتاب «بادیگارد»

  • معرفی كتاب «در مكتب مصطفی»

  • معرفی كتاب «آواز بلند»