كتاب «مهمان دجله» نوشته محمدعلی آقامیرزایی، روایت داستانی از زندگانی سردار شهید كاظم نجفی رستگار می باشد. شهید كاظم نجفی در سوم فروردین سال 1339 در اشرف اباد شهر ری متولد شد.
درباره كتاب مهمان دجله:
سردار رستگار فرماندهای شجاع و بزرگ بود و لشكرهای جنگی در هر عملیاتی كه به فرماندهی او شركت كردهاند، خط شكن بودهاند. تیپها همواره با فرماندهی او اهداف خود را عملی میكردند. او شجاع، مدیر، مدبر، بسیار باهوش، مصمم و خوش فكر بود و انگیزه و توان بسیار بالایی داشت و خودش همپای سربازان و همانند یك بسیجی اسلحه به دست میجنگید.
در بخشی از كتاب مهمان دجله میخوانیم:
هوا تاریك بود، اما هلال ماه روشنی مهتابی كم رنگ را روی دشت می پاشید. از سنگر بیرون زدم و موتور را روشن كردم و منتظر ماندم. حاج كاظم و قربانی از انتهای دژ آرام به سوی من آمدند. جلو رفتم و نزدیك باك نشستم تا حاجی و قربانی پشتم جا شوند. آرام گاز دادم و موتور كنده شد از جا و ناله كنان سرازیر شد به سوی انتهای دژ.
دو شب قبل از شب نوزدهم اردیبهشت 1361 و شروع مرحله دوم عملیات بیت المقدس دوباره پشت خاكریز دژ جاده اهواز خرمشهر رفتیم. یك هفته از این نبرد گذشته بود. در این یك هفته گروهی شب اول توانسته بودند بروند. هم زمان با رفتن ما برنامه حركت به سمت غرب منطقه و رسیدن به مرز بیشتر مورد نظر بود. حركت به سمت جنوب و به سمت گسترده شدن به سوی خرمشهر هم یك هدف دوم بود. در واقع هدف اول ما رسیدن به مرز بود. با رستگار و قاسم قربانی رفته بودیم پشت خط برای توجیه شدن. خط دست گردان حبیب بن مظاهر بود. این گردان كنار نهری از رودخانه كارون خط پدافندی داشت.