كتاب «دلیل» روایت حماسه نابغه اطلاعات - عملیات سردار شهید علی چیت سازیان نوشته حمید حسام، خاطرات این شهید دفاع مقدس را از زبان نزدیكان، دوستان و همرزمانش روایت میكند.
درباره كتاب دلیل:
كتاب دلیل از جمله آثاری است كه درباره ایران و سرداران جنگ در استان همدان به تحریر درآمده است. این اثر خاطراتی را از زبان خانواده و همرزمان درباره شهید علی چیتسازیان بیان میكند كه از دوره كودكی تا زمان شهادت او در سال 1366 را شامل میشود.
علی چیتسازیان در 13 رجب سال 1343 در خانوادهای مذهبی در همدان به دنیا آمد. او مردی شجاع، جسور و مدیر بود، به طوری كه در 18 سالگی به عنوان مربی آموزشهای نظامی در پادگان قدس سپاه همدان انتخاب شد. او در شناسایی دشمن در سال 1361 نقش مؤثری را ایفا كرد كه وی را به عنوان فردی شجاع و مخلص به دیگران معرفی كرد.
در بخشی از كتاب دلیل میخوانیم:
داشتیم برمیگشتیم. كار تموم شده بود كه خوردیم به كمین عراقی. هم ما اونا رو دیدیم هم اونا ما رو.
تاریكی شب مجال فكر كردن رو از آدم میگرفت. علی آقا هم توی آموزش اینجوری بهمون یاد داده بود كه تو كار شناسایی نباید با عراقیا درگیر بشین. مبادا اسیر بشین و عملیات لو بره!
اما ایندفعه خودش هم باهامون بود. گفت: «میریم تو میدون مین.»
گفتم: «شوخی میكنی؟»
خندید و افتاد جلو.
پاك قاطی كرده بودم. توی فكر بودم كه پاهام گرفت به یه سیم تله. گفتم: «علی آقا، گیر كردهم، پام رو بردارم مین منفجر میشه!»
بازم خندید و گفت: «چیزی نیست، سریع بیا به سمت من.»
ده متر دور نشده بودم كه دو تا مین منوّر روشن شد و یه مین گوشتكوبی منفجر. هنوز نفهمیدهم از كجا دونست كه مینها بلافاصله عمل نمیكنن.
عراقیا هم اصلاً آفتابی نشدند.
آبها كه از آسیاب افتاد، گفتم: «مگه تو آموزش نمیگفتی نباید جای ما لو بره؟»
گفت: «چرا، اما اینجا جای ما برای اونا لو رفته بود، اونا ما رو دیده بودند. من میخواستم اونا بدونند كه ما هم اونا رو دیدهیم. هیچ راهی نداشت، الّا روشن شدن منوّر.»