هدایت الله بهبودی در كتاب «مدال و مرخصی» در یازده یادداشت خاطرات تلخ و شیرین از اسیری عراقی را بازگو میكند. رزمندهای كه دور از چشم دشمن شبانه به درون عراقیها رخنه كرده و دهها ماموریت پنهانی را كشف میكند.
درباره كتاب مدال و مرخصی:
تا به حال آثار بسیاری در رابطه با خاطرات جنگ نوشته شده، اما این اثر با تغییر زاویه دید، جنگ ایران و عراق را از آنسوی خاكریزهای دشمن به تصویر كشیده است. خاطرات كوتاه این اسیر عراقی در كتابی كم حجم، مهر تأییدی بر شجاعت و از خودگذشتگی سربازان ایرانی در طول هشت سال دفاع مقدس محسوب میشود.
در بخشی از كتاب مدال و مرخصی میخوانیم:
امداد غیبی به مفهوم واقعی عبارت است از دستگیری خداوند بزرگ از بندگان با اخلاص خود توسط عوامل غیبی در آسمانها و زمین بدون آگاهی انسانها. یعنی همان سدهای مستحكم و مقاومی كه انقلاب اسلامی را در گذشته و حال از جریانات مخرّب و ویرانگر مصون نگه داشت؛ و من در جریان چنین موقعیتهایی قرار داشتم.
دستههای مختلف اعم از پیاده، كماندوهای ویژه زرهی، توپخانه، آتشبار و... بسیج شده و با آمادگی كامل منتظر شروع حمله بودند. دستور حمله باید در تاریخ پنجم مارس 1987 از سوی اتاق عملیات در مقر تیپ 604 پیاده مستقر در دامنه گردهمند صادر میگردید. هدف از انجام این عملیات بازپسگیری ارتفاعی بود كه نیروهای اسلام در عرض دو روز، به طور برقآسا و با كمترین تلفات آن را به تصرف خود در آورده بودند. موشكاندازها و واحد توپخانه به طور همزمان مواضع نیروهای اسلامی را زیر آتش قرار دادند و یگانهای دیگر خود را برای شروع حمله آماده كردند.
ارتفاع مذكور به لحاظ وسعت حمله و حجم نیروهای شركتكننده به طور حتم در معرض سقوط قرار میگرفت. موشكی شلیك شد اما مسیرش به سمت اتاق عملیات تغییر یافت و در یك چشم به هم زدن این اطاق كن فیكون شد. سرهنگ شاكر حمودی، فرمانده تیپ 604، كه قرار بود حمله را رهبری كند و نیز سرگرد...، فرمانده توپخانه، و سرهنگ دوم...، افسر عملیات، و چند افسر دیگر كه طراحان این حمله بودند همگی تار و مار شدند.
در اینجا این سؤال مطرح میشود كه چرا این موشك مسیر خود را تغییر داد؟ آیا ماشه چكان آن بهشت را انتخاب كرده بود؟ به هر حال ما از موشكانداز تشكر كردیم، زیرا جان صدها نفر را از مرگ نجات داد و حمله به تأخیر افتاد و سرانجام لغو شد.