كتاب «نامزد گلوله ها» نوشته مرتضی سرهنگی نویسنده بزرگ حوزه ادبیات مقاومت است. در این اثر با قلم جناب سرهنگی همراه میشویم تا مروری كوتاه داشتیم بر زندگی سردار دلها از قنات ملك تا فرودگاه بغداد.
درباره كتاب نامزد گلوله ها:
نكته منحصر به فرد كتاب صفحه آرایی آن است كه باعث شده اثر شبیه دفترچه یادداشتی تحقیقی به همراه تصاویری آرشیوی باشد. با مطالعه این اثر با عمده رشادت های سردار در طول دفاع مقدس و سال های بعد از آن آشنا خواهید شد.
سرهنگی در كنار اینكه تلاش كرده در سیر كلی و مفید به اهم فعالیت های سردار در حفظ امنیت منطقه و ایران اشاره كند اما از توجه به نكات و خاطرات ریز غافل نبوده و سعی كرده با ذكر برخی خاطرات روحیات اخلاقی و فردی حاج قاسم را نیز به مخاطب بشناساند.
در بخشی از كتاب می خوانیم:
قاسم سلیمانی و نیروهایش در آن بیابان ها ماندند و توانستند راه های رفت و آمد آسان اشرار را ببندند، با این روش، عبور و مرور مرزی تا حدود زیادی به كنترل نیروهای ایرانی درآمد ابتكار دیگر فرمانده این بود كه نیروهای مردمی را هم فعال كرد تا در آرامش و امنیت منطقه خود سهیم باشند. حالا مردم استان كرمان، سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان طعم شیرین امنیت را می چشیدند.
وقتی آفتاب شرق ایران مان را روشن می كرد زمین های كشاورزی زیر نور آن برق می زد.
خوشه های طلایی گندم دست در دست نسیم موج برمی داشت. خانواده ها برای جمع آوری محصول دور هم بودند. دیگر نگران از دست دادن همسر و پسرانشان نبودند. نام قاسم سلیمانی از دهانشان نمی افتاد. او زندگی را به شرق ایران برگردانده بود.
تولد «زینب» هم در آخرین روزهای تابستان 1376 دوباره طعم شیرین شادی را به خانه كوچك فرمانده مان آورد. شاید این هدیه از دعاهای مردم محروم شرق ایران بود كه آفتاب روی مزارع شان می افتاد.