صدای جمهوری اسلامی ایران

روایت اشك و بهت در «هزار جان گرامی»

«هزار جان گرامی» شهادت‌نامه‌ای است بر داغ سنگین یك ماتم بزرگ. در این مجموعه تلاش شده با روایت غم و اندوه فقدان شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، با نوشتن و گفتن از روزهای تب‌دارِ دی‌ماهِ سرد 1398، امید برآمده از دل مردم ماتم‌زده حاضر در مراسم‌های تشییع و بزرگداشت و شورِ برخاسته از سویدای دل عزاداران سربازان حسین را به خودمان و برای آیندگان یادآوری شود.

خانم ساجده ابراهیمی یكی از كسانی‌ست كه همت كرده و مجموعه از روایت‌های شهادت و بدرقه و تشییع حاج‌قاسم را توسط گروهی از نویسندگان گردهم آورده است به نام «هزار جان گرامی».

كتابی كه نامش همان اول آتش به جان می‌اندازد و به فكر می‌روی و «لا یوم كیومك یا ابا عبدلله» چنان برایت، با همین عنوان كوچك كتاب، جان می‌گیرد كه دائم زمزمه می‌كنی؛ حسین جان! مگر با تو چه كرده‌اند كه داغی چُنین را در چنین زمانه‌ای و با هزاران احتمالی كه می‌دادیم بر نمی‌تابیم و این تازه یكی از آن جانانی‌ست كه به رستاخیز در كنارت قامت خواهد افراشت. كتاب را كه باز می‌كنی هر كدام از راویان را با چشم خونین و دل به داغ نشسته به بدرقه می‌بینی.

خانم ابراهیمی در درآمد كتاب نوشته : :فراخوان روایت رستاخیز در ابتدا دعوتی دوستانه و بی‌تكلف از نویسندگان و نام آشنایان برای ثبت خاطره‌هایشان از حضور یا غیاب در مراسم تشییع سرداران شهید بود اما ضرورت ثبت نگاه‌ها و اتفاق‌های متعدد, ما را بر آن داشت تا مردم را به رستاخیز دعوت كنیم. كه نتیجه‌ی آن شد هزار جان گرامی مجموعه رستاخیز جانان.»

این روایت‌ها همه اشك و بهت دارند. كلمه‌هایشان را كه می‌خوانی انگار راوی خودت هستی و آن روز همان‌جا, همان‌طور همان ساعت‌ها را گذرانده‌ای.

مرتبط با این خبر

  • معرفی كتاب حوض خون

  • معرفی كتاب «پشت صحنه سیاسی جنگ 33 روزه»

  • معرفی كتاب كتاب خاتون و قوماندان

  • معرفی كتاب فاتح قدس

  • عقل سرخ

  • داغ دلربا: روایتی از تشییع پیكر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در ایران

  • «خط مقدم» با روایتی متفاوت از پدر موشكی ایران

  • معرفی كتاب «بادیگارد»

  • معرفی كتاب «در مكتب مصطفی»

  • معرفی كتاب «آواز بلند»