صدای جمهوری اسلامی ایران

نفوذ ایدئولوژی اسلامی حماس در بطن و ذهن فلسطینیان نشان می‌دهد این جنبش صرفاً گروهی با ادوات، لجستیك و نیروهای پیاده منحصربه‌فرد نیست كه با حملات نظامی سنگین از میان برود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادیو مقاومت و به نقل از خبرگزاری فارس؛ حمله هفتم اكتبر 2023 نیروهای حماس به سرزمین های اشغالی را می توان نقطه عطفی در تاریخ منازعه فلسطینی-صهیونیستی قلمداد كرد. از زمان جنگ یوم كیپور در سال 1973 میلادی و موفقیت نسبی اعراب تا حمله اخیر حماس به رژیم صهیونیستی، اعراب و گروه های فلسطینی عمدتاً در موضع دفاعی قرار داشتند و صهیونیست ها پیش از تبدیل شدن چالش امنیتی به بحرانی فراگیر مبادرت به سركوب آن می كردند.

حمله هفتم اكتبر به دلیل فریب صهیونیست ها شباهتی منحصر به فرد به جنگ یوم كیپور دارد، تهاجمی كه به دلیل دستاوردهای كم نظیرش ازجمله كشاندن صهیونیست ها به نبردی فرسایشی و برهم زدن سیاست اتكای صهیونیست ها به مظلوم نمایی برای جلب حمایت افكار عمومی، زمینه ایجاد تحولی شگرفت را در منازعه فلسطینی-صهیونیستی و در منطقه بر جای گذاشت.

پیامدهای جنگ غزه

تحمیل تعداد سنگین جان باختگان نظامی بر رژیم صهیونیستی، از میان بردن بازدارندگی این رژیم، به چالش كشیدن پروسه منتهی به سازش میان ریاض و تل آویو و اثبات پوشالی بودن برتری كیفی و كمی نظامیان صهیونیست پس از ورود به جنگ فرسایشی غزه در كنار فریب سازمان های امنیتی شاباك، امان و موساد در پیش بینی نكردن چنین حمله ای از سوی حماس ازجمله مواردی بودند كه به وضوح آسیب پذیری صهیونیست ها را در حمله اخیر به نمایش درآوردند.

رعب ایجاد شده در كابینه دست راستی رژیم صهیونیستی كه حتی جو بایدن، رئیس جمهور آمریكا نیز از آن به عنوان تندروترین كابینه تاریخ رژیم صهیونیستی نام برده است، موجب شد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم با تشكیل كابینه نظامی از آمادگی اش برای ورود به نبردی سخت و طولانی برای نابودی حماس، اشغال مجدد نوار غزه و آزادی گروگان های صهیونیست بدون اعطای هیچ امتیازی به طرف مقابل سخن به میان آورد.

اهداف ترسیم شده از سوی وی با فرسایشی شدن جنگ و كاهش احتمال تحقق وعده های داده شده و همچنین كشتار ده ها هزار فلسطینی درنهایت به طرح انتقاداتی از سوی متحدان تل آویو منجر شد. نگاهی به مواضع رهبران غرب و آرای صادر شده از سوی آنان در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد به وضوح نشان می دهد به دلیل افزایش فشارهای وارد شده از سوی افكار عمومی بین المللی و سازمان های حقوق بشری، رهبران اروپایی به نحو چشمگیری از مواضع پیشین خویش بازگشته و علاوه بر دعوت رژیم صهیونیستی به خویشتنداری و توقف كشتار غیرنظامیان، خواستار ترسیم چشم اندازی واقع گرایانه از سوی صهیونیست ها در قبال آینده نوار غزه شده اند.

سناریوهای پیش روی جنگ

نگاهی به تحولات حاكم بر نزاع صهیونیستی-فلسطینی موجب شده است تحلیلگران منطقه‌ای سه سناریو را برای آینده جنگ یاد شده ترسیم كنند؛

نخست، بی اعتنایی رژیم صهیونیستی و تلاش برای خاتمه كار حماس: احتمال تحقق این سناریو دور از ذهن به نظر می آید و در آن رژیم صهیونیستی بی اعتنا به فشارهای بین المللی و داخلی ناشی از تلاش برای آزادی گروگان ها، تا خاتمه كار حماس و اخراج آنان از باریكه غزه پیش خواهد رفت. تمایل نتانیاهو برای تداوم جنگ برای فرار از تبعات حقوقی پایان جنگ به دلیل طرح اتهاماتی به وی همچون ناتوانی در پیش بینی حمله یاد شده و همچنین ارائه ندادن دستاوردهای قابل اتكا به شهروندان صهیونیست موجب شده است وی و كابینه جنگ طلبش مصرانه بر پیشروی در جبهه های جدید پافشاری كنند.

وجود نیروهای دست راستی در كابینه نتانیاهو نظیر ایتامار بن گویر، عمیخای الیاهو، گالانت و بتسالل اسموتریچ و ادعاهای جاه طلبانه آنها مبنی بر تسری شهرك سازی ها در باریكه غزه و زمینه سازی برای اخراج فلسطینیان ساكن به كشورهای همسایه و دیگر ملل اسلامی گرچه پشتوانه ای برای تداوم جنگ از سوی نتانیاهو خواهد شد، لیكن مرگ احتمالی گروگان های صهیونیست در پی تداوم جنگ و انزوای روزافزون رژیم صهیونیستی در جامعه بین المللی در كنار ایستادگی نظامی نیروهای حماس در جنگ های نامنظم در كوچه پس كوچه های نوار غزه و احتمال باز شدن جبهه های جدید علیه رژیم صهیونیستی، امكان تحقق این گزینه را دور از ذهن ساخته است.

دوم، احتمال پیروزی حماس در نبرد غزه: بر این مبنا حماس با فرسایشی شدن جنگ و تحمیل جان باختگان به نظامیان صهیونیست، آنها را وادار خواهد كرد در معامله ای بینابینی، علاوه بر آزادی گروگان های صهیونیست زمینه آزادی تمامی اسیران فلسطینی دربند را فراهم و همچنین طرف صهیونیست را به خروج از نوار غزه مجاب كند.

تحقق چنین شرطی گرچه پیروزی بزرگی برای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به شمار می رود، لیكن جان باختگان انسانی زیاد وارد شده به فلسطینیان و ویرانه های برجای مانده در غزه، آینده ای مبهم را برای جنبش مقاومت اسلامی با هدف امداد رسانی به فلسطینیان و جلب حمایت های بین المللی برای ساخت ساز در منطقه مهیا خواهد كرد.

سوم، تشكیل ارتش چند ملیتی عربی-اسلامی برای در اختیار گرفتن زمام امور در مرزهای غزه: این گزینه حامیان كمتری میان صهیونیست ها و حماس دارد و به پیشنهادهای ارائه شده از سوی سازمان های بین المللی، كشورهای عربی، اتحادیه اروپا و آمریكا باز می گردد. در این سناریو، كشورهای عرب و مسلمان با تشكیل ارتشی چند ملیتی زمام امور نظامی را در مرزهای غزه با سرزمین های اشغالی عهده دار می شوند و با تشكیلات نظامی، امنیت ساكنان غزه را حفظ خواهند كرد.

در صورت تحقق این سناریو، دولت حاكم بر باریكه غزه نیز تابعی از تشكیلات خودگردان فلسطین خواهد شد و رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) مشابه آنچه تا پیش از تسلط حماس بر باریكه در ژوئن 2007 میلادی جریان داشت، بر نوار غزه حكمرانی خواهند كرد.

با وجود این، رهبران فلسطینی ساف با آگاهی از میزان نفوذ حماس در باریكه غزه و همچنین كرانه باختری، طرحی منعطف تر ارائه كرده اند، آنچنان كه محمد اشتیه، نخست وزیر تشكیلات خودگردان اعلام كرد حماس به عنوان بخشی از دولت آتی فلسطین به حساب خواهد آمد.

احتمال حذف حماس از معادلات فلسطین

اندكی پس از اتمام انتفاضه نخست فلسطینیان موسوم به انقلاب سنگ، شماری از رهبران مؤسسه خیریه «مجمع الاسلامیه» ازجمله عبدالعزیز الرنتیسی، شیح احمد یاسین و محمود الزهار در سال 1987 میلادی مبادرت به تشكیل گروهی به نام جنبش مقاومت اسلامی (حماس) كردند.

گروه یاد شده با آگاهی از پیشینه مبارزه جنبش های پان عربیسم علیه رژیم صهیونیستی، ناكامی آنها در دستیابی به اهداف ترسیم شده و همچنین پس از سرخوردگی اعراب در وضع پیمان كمپ دیوید میان مصر و طرف صهیونیست و اشتباهات راهبردی فتح در ائتلاف با صدام، دیكتاتور عراقی در جنگ نخست خلیج فارس، با تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران، مبادرت به تشكیل حماس كردند.

انعقاد پیمان اسلو در 1993 میلادی و طرح فرسایشی صهیونیست ها و سازشكاران برای برقراری روابط دیپلماتیك میان اعراب و صهیونیست ها و محقق نشدن بدیهی ترین حقوق طرف فلسطینی با گذشت یك دهه از طرح اسلو، موجبات انتفاضه دوم فلسطینیان را در سپتامبر 2000 میلادی فراهم كرد. به موازات ناكامی طرح های سازش میان رام الله و تل آویو، رشد شهرك سازی ها در سرزمین های 1967، بازنگشتن آوارگان فلسطینی و ابهام درمورد آینده بیت المقدس، بر محبوبیت جنبش حماس كه متكی بر ایده های اسلامگرایانه بود و شاخه اخوان المسلمین در فلسطین به شمار می آمد، افزوده شد.

پیروزی حماس در انتخابات ژانویه 2006 میلادی و به رسمیت نشناختن تشكیلات این جنبش از سوی دولت های غربی از بی اعتنایی غرب و آمریكا از قواعد دموكراسی پرده برداری كرد. از زمان استیلای حماس بر باریكه غزه در ژوئن 2007 میلادی و عملیات های سرب گداخته (2008)، بازگشت پژواك (2012) و تیغه حفاظتی (2014) رژیم صهیونیستی علیه مقاومت، بر قدرت و نفوذ فراگیر حماس میان فلسطینیان و محبوبیت آنها میان مسلمانان و اعراب به نحو چشمگیری افزوده شد.

با وجود گذشت قریب به سه ماه از حملات بی امان و ددمنشانه ارتش صهیونیستی علیه باریكه غزه و نابودی شهرهای نوار غزه و ده ها هزار كشته و مجروح تحمیلی به طرف فلسطینی، نظرسنجی های بین المللی نشان می دهند حماس نه تنها همچنان از محبوبیت بالایی در غزه برخوردار است، بلكه موقعیت این سازمان در كرانه باختری تا حدی رشد یافته كه عملاً از محبوبیت به مراتب بیشتری نسبت به رقیب كلیدی اش (جنبش فتح) در كرانه باختری برخوردار است.

بر مبنای نظرسنجی یك مؤسسه فلسطینی در نوار غزه و كرانه باختری در فاصله میان آتش بس مقطعی چندی پیش و انتشار نتیجه آن در آسوشیتدپرس، با وجود ویرانی های غزه همچنان 57 درصد ساكنان این باریكه از اقدام حماس در هفتم اكتبر اعلام حمایت كردند. نكته جالب حمایت 82 درصدی ساكنان كرانه باختری از حمله هفتم اكتبر است كه به وضوح دست برتر حماس را در برابر رقیب سنتی اش فتح در كسب محبوبیت میان فلسطینیان نشان می دهد.

نفوذ حماس و ایدئولوژی اسلامی این جنبش كه در بطن و ذهن فلسطینیان نشان می دهد این جنبش صرفاً گروهی با ادوات، لجستیك و نیروهای پیاده منحصر به فرد نیست كه با حملات نظامی سنگین از میان برود و حتی به فرض نزدیك به محال، در صورت نابودی این جنبش و تسلط كامل ارتش صهیونیستی در باریكه غزه، شاهد ظهور و بروز جنبشی اسلام گرا و به مراتب محبوب تر در نوار غزه با عنوانی دیگر خواهیم بود، زیرا ایدئولوژی رسوخ كرده در اذهان یك جامعه و آرمان آنها را نمی توان با گلوله تفنگ از میان برد.

گروه‌های مقاومت همسو با حماس

برآیند تحولات حاكم بر سرزمین های اشغالی و به ویژه نوار غزه نشان می دهد جنبش حماس با وجود دارا بودن 30 هزار شبه نظامی و محبوبیت بالا میان گروه های فلسطینی، یگانه سازمان فعال در غزه نیست و گروه های عمدتاً همسوی دیگری در نوار غزه مشغول به فعالیت هستند، گروه هایی كه در حمله سهمگین هفتم اكتبر نقشی بسزا ایفا كردند و هریك مسئول ربایش شماری از اسیران صهیونیست بودند.

جهاد اسلامی فلسطین به رهبری زیاد النخاله، دومین گروه فعال در غزه است. این جنبش با دارا بودن 2 هزار شبه نظامی با نام رسمی گردان های قدس از رابطه فوق العاده حسنه ای با تهران برخوردار و از 2007 میلادی تاكنون نقشی كلیدی در اداره باریكه غزه ایفا كرده است. حملات سنگین علیه نیروهای صهیونیست در اردوگاه آوارگان جنین در سال 2002 میلادی را می‌توان نقطه عطفی در آغاز مبارزه مسلحانه این گروه علیه دشمن صهیونیستی قلمداد كرد.

جبهه خلق برای آزادی فلسطین و شاخه نظامی آن موسوم به گردان های «ابوعلی مصطفی» گرچه گروهی چپ گرا و ماركسیست-لنینیست به شمار می رود، اما به دلیل مواضع به شدت ضد صهیونیستی از زمان تسلط حماس در باریكه غزه، با چراغ سبز حماس از نفوذ قابل توجهی در منطقه برخوردار است.

جبهه یاد شده كه با رهبرانی پرآوازه نظیر جرج حبش و احمد جبرئیل در دنیای عرب شناخته می شود و نقشی كلیدی در هواپیماربایی و حمله به مواضع صهیونیستی در دهه های 70 و 80 میلادی ایفا كرده اند، پیش از قدرت گیری حماس، پس از فتح به عنوان دومین گروه كلیدی میان فلسطینیان به شمار می رفتند. گردان های این جبهه نیز در حملات هفتم اكتبر دوشادوش گردان عزالدین قسام و قدس در حملات ضد صهیونیستی به ایفای نقش پرداختند.

گردان‌های صلاح الدین ناصر از متحدان جنبش جهاد اسلامی كه در ربایش گیلعاد شالیط، نظامی صهیونیست در سال 2006 میلادی ایفای نقش كردند، در كنار گردان‌های شهدای الاقصی متعلق به شاخه نظامی جنبش فتح و گروه مجاهدان سه گروه دیگری هستند كه در تحولات حاكم بر نوار غزه فعال هستند و در حمله هفتم اكتبر ورود كردند.

نتیجه اینكه گروه حماس تنها گروه فعال و مبارز حاضر در منطقه نیست و سایر گروه های مسلح با دارا بودن ایدئولوژی هایی كه نكته اشتراك آنان مبارزه مسلحانه با دشمن صهیونیستی است، در این منطقه به ایفای نقش می پردازند و چالش بزرگی در راستای تحقق اهداف دشمن صهیونیستی به شمار می‌روند.

حامیان منطقه‌ای مقاومت

از زمان اشغال فلسطین در می 1948 میلادی تا ابتدای هزاره سوم و پس از خروج نیروهای صهیونیست از اراضی اشغالی جنوب لبنان، عمده مبارزات علیه دشمن صهیونیستی متكی بر آرمان ملی گرایانه و پان عربیسم بوده كه جمال عبدالناصر در ابتدا رهبری آن را برعهده داشت.

ناكامی اعراب در رویارویی با دشمن صهیونیستی با اتكا به اندیشه های پان عربیسم موجب رشد و نمو اندیشه های اسلامی با هدف رویارویی با رژیم صهیونیستی شد. از جنبش اخوان المسلمین به عنوان یكی از جنبش های مادر و اثرگذار بر تمامی گروه های اهل سنت نام برده می شود. از جنبش حماس در فلسطین به عنوان شاخه اخوان المسلمین نام برده می شود كه در دهه های اخیر از حمایت دیگر شاخه های بین المللی اخوان و كشورهای حامی نظیر تركیه، قطر، مصر (دوران محمد مرسی) و تونس (دوران غنوشی) برخوردار بوده اند.

پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حمایت بی چون و چرای تهران از جنبش های ضدصهیونیستی، حامی دیگری به جمع حامیان بین المللی حماس افزود. نفوذ گسترده و تدریجی تهران در منطقه موجب شد در جنگ كنونی حاكم بر باریكه غزه، متحدان حماس در جبهه مقاومت هر یك به طریقی به میدان بیایند و بر رژیم صهیونیستی و دولت آمریكا برای خاتمه جنگ فشار وارد كنند.

نگرانی دولت بایدن از شكست در انتخابات ریاست جمهوری، درگیری دولت های اروپایی در جنگ اوكراین در كنار تمایل نداشتن دولت های عربی به بروز جنگ منطقه ای با ایران و متحدانش باعث شده است نیروهای مقاومت با فراغ بال به فشار بر دشمن صهیونیستی برای اتمام نبرد و پذیرش راه حل بینابینی میان دو طرف در چارچوب حفظ حماس به عنوان نیروی برتر حاكم بر نوار غزه ادامه دهند.

بر مبنای آخرین نظرسنجی انجام شده در خلال جنگ اخیر در كرانه باختری و غزه، فلسطینیان به وضوح به حامیان و متحدانشان پرداختند و در گفته های آنها ایران، انصارالله یمن، قطر، حزب الله، و تركیه به عنوان حامیان و متحدان كلیدی فلسطین در نبرد با دشمن صهیونیستی عنوان شد.

نتیجه‌گیری

جنگ در نوار غزه با تعداد زیاد جان باختگان تحمیلی به رژیم صهیونیستی و شیوع بیماری های فراگیر در غزه به مرحله حاد خود رسیده است، تا جایی كه شماری از تحلیلگران منطقه، غزه را با شهر دِرسِدِن آلمان مقایسه كردند كه در جنگ جهانی دوم متفقین به تعداد سكنه شهر بر سر آنان بمب فروریختند و شهر را به ویرانه ای مبدل كردند.

در این میان موضع جانبدارانه آمریكایی‌ها در خلال سال‌های پس از انعقاد توافق صلح اسلو و نشست‌ها و تفاهم‌نامه هایی نظیر كمپ دیوید، آناپولیس، غزه-اریحا، نقشه راه و ... و نیز محقق نشدن هیچ یك از مفاد قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال وضعیت آوارگان فلسطینی، شهرك سازی ها در مناطق 67، آینده قدس و جداسازی این شهر مقدس از كرانه باختری و همچنین قدرت گیری بیش از پیش دست راستی ها در سرزمین های اشغالی موجب شده است فلسطینیان نگرشی منفی به گروه های سازشكار نظیر فتح داشته باشند و بیش از پیش به جمع هواداران حماس و دیگر گروه های مقاومت حاضر در منطقه بپیوندند.

برآیند تحولات حاكم بر نوار غزه نشان می‌دهد كابینه نظامی رژیم صهیونیستی به رهبری نتانیاهو، گالانت و بنی گانتز در تحقق اهداف غایی خود مبنی بر آزادی تمامی گروگان‌ها بدون اعطای هرگونه امتیازی به طرف فلسطینی، نابودی كامل حماس و استیلای نظامی ارتش صهیونیستی بر نوار غزه ناكام خواهند ماند.

نفوذ فراگیر نیروهای مقاومت میان شهروندان فلسطینی، فرسایشی شدن روند جنگ غزه و افزایش فشارهای وارد شده ناشی از بی تابی افكار عمومی بین المللی و همچنین مخالفت روزافزون كشورهای عربی و اسلامی با تداوم جنگ و تحمیل فشار بر متحدان غربی رژیم صهیونیستی نشان می دهد احتمال نابودی حماس یا خروج كامل نیروهای آن از نوار غزه مطابق با طرحی كه به تازگی رویترز به نقل از رهبران مصری و قطری عنوان كرد، دور از ذهن به نظر می آید.

مرتبط با این خبر

  • احتمال حمله حزب‌الله به تأسیسات هسته‌ای اسرائیل

  • یمنی‌ها باعث نابودی صنعت گردشگری اسرائیل شدند

  • جوانان فلسطینی سپر انسانی تله‌های انفجاری می‌شوند

  • شكایت علیه ترور شهیدسلیمانی هنوز ثبت نشده است!

  • اسرائیل به عمد زنان را هدف قرار می‌دهد/ نتانیاهو، ضدزن و زندگی است

  • نتانیاهو صدای مرگ را در اراضی اشغالی می‌شنود

  • سینمای مقاومت با نسل جوان آشتی كند

  • حزب‌الله توان جنگ فرسایشی را دارد/ اسرائیل هرروز شگفت‌زده می‌شود

  • افزایش روحیه محور مقاومت با همدلی مردم و سفر مقامات ایرانی

  • بزرگترین دستاورد جبهه مقاومت نابودی جایگاه اسرائیل است