همسر شهید مدافع حرم «مصطفی تاش موسی» گفت: هرگز شرایطی پیش نیامد كه آقامصطفی از یاد شهادت غافل باشند تا جایی كه حتی وقتی در دعاهای كمیل و ندبه هم شركت میكردیم، حاجت اصلی و همیشگی ایشان این بود كه خدا كند آخر و عاقبت ما ختم به شهادت شود.
كریمی، همسر شهید مدافع حرم استان مازندران «مصطفی تاش موسی» در گفتوگو با ویژهبرنامه «فرمانده» رادیو مقاومت اظهار كرد: این شهید بزرگوار در سال 1348 در خطه رامسر و روستای گالش محله به دنیا آمد. 15 سال هم بیشتر نداشت كه عازم جبهههای جنگ تحمیلی شد و در سال 1365 از ناحیه دست چپ و پای چپ به درجه رفیع جانباز نائل آمد. زمانی كه آقامصطفی برای خواستگاری من آمدند، دانشآموز بودم تا اینكه در رفتوآمدهایی كه با خانواده ایشان داشتیم، برنامه خواستگاری برقرار شد و در سال 1368 ازدواج كردیم و در سال 1371 فرزند پسر و در سال 1375 فرزند دخترمان هم به دنیا آمدند.
وی افزود: «صداقت» و «پاسدار بودن» دو ویژگی خاصی بود كه آقامصطفی داشتند. البته بیشتر معاشرتهای ما هم مربوط به ایام محدودی بود كه در مرخصیهای جبهه به رامسر بازمیگشتند اما هرگز شرایطی هم پیش نیامد كه آقامصطفی از یاد شهادت غافل باشند تا جایی كه حتی وقتی در دعاهای كمیل و ندبه هم شركت میكردیم، حاجت اصلی و همیشگی ایشان این بود كه خدا كند آخر و عاقبت ما ختم به شهادت شود.
این همسر شهید مدافع حرم خاطرنشان كرد: آقامصطفی حتی پس از بازنشستگی هم خود را از فضای جنگ و جهاد دور نكرد و آن زمان كه دوران اوج داعش در سوریه بود، تصمیم گرفت كه عازم جبهههای جنگ شود. در نهایت هم در یك شب بارانی در زمستان قصد خداحافظی و وداع با خانواده را كردند و آن شب فقط یك لحظه بغض كردم و با خود گفتم كه شاید اگر حاجی شهید شود، ما سرپناهی نداشته باشیم و این بچهها یتیم شوند اما نوری در چهره آقامصطفی بود كه دلم را آرام كرد.
وی ادامه داد: دوم بهمن 1394 كه خبر شهادت شهید تاج موسی رسید، این خبر رسانهای نشد و فقط در قالب زمزمههایی كه از اهالی محل بهصورت جستهوگریخته شنیدیم، متوجه شدیم كه شایعاتی درباره شهادت آقامصطفی مطرح شده است. البته لشكر 27 محمد رسولالله(ص) اعلام كرده بود كه در جریان یك عملیات، دستهای از رزمندگان مدافع حرم در محاصره داعش قرار گرفتهاند اما معلوم نبود كه آقامصطفی شهید شده یا به اسارت درآمده است. برای همین هم از زمان واقعی شهادت تا اعلام خبرش به ما، 52 روز طول كشید و در نهایت در 13 فروردین 1395 خبر شهادتش بهصورت رسمی به ما اعلام شد و با حضور نماینده ولیفقیه، امام جمعه و جمعی از مقامات استان، ما اطلاع پیدا كردیم كه به لطف خدا، خانواده ما هم مفتخر به تقدیم یك شهید مدافع حرم به اسلام و انقلاب هستیم.
كریمی یادآور شد: زمانی كه عازم سوریه شدند، دختر ما هفتماهه باردار بود و نیاز مبرم به حمایت و حضور پدر داشت اما حتی دخترمان هم هیچ ضعفی از خود نشان نداد تا مبادا دل آقامصطفی لحظهای بلرزد. همه عزاداریهای ما مربوط به بعد از شهادت ایشان بود كه دلتنگیهای دخترانه بر وجود فرزندمان حاكم شد و چه بسیار اشكهایی كه در غم از دست دادن این پدر ریختند. آقامصطفی در نهایت هم اگرچه 22 بهمن سال 1394 به درجه رفیع شهادت نائل شدند اما پیكر ایشان هم پس از هفت سال در 11 مرداد سال 1401 از استان حلب به ایران بازگشت.
انتهای پیام/