نویسنده، پژوهشگر و استاد ادبیات دانشگاه گفت: دلیل اینكه همه ستایشگر حاج قاسم بودند، این بود كه مظاهر شخصیت بلند او یك «حقیقت» بود و هرچقدر هم كه رسانهها ناچار به فیلتر باشند، مردم با جان و دل خود حقیقت را درك میكنند.
اسماعیل امینی، نویسنده، پژوهشگر و استاد ادبیات دانشگاه در گفتوگو با ویژهبرنامه «در سایه سرو» از رادیو مقاومت در تشریح ویژگیهای ادبیات پایداری اظهار كرد: ادبیات پایداری یكگونه از آثار ادبی است كه خلق ناگزیر دارد؛ به این معنا كه از قبل تمهیداتی برای خلق اثر درباره آن اندیشیده نمیشود و نهفقط شعر و مقاله بلكه حتی دیوارنوشتهها و شعاری كه رزمندگان در سربندها و لباسهایشان مینوشتند، انعكاس اینگونه ادبیات است. ادبیات پایداری نشان میدهد كه موضع افراد در برابر مفاهیم شوم همچون دشمنیها، توطئههای استكباری و برنامههای استعماری چگونه است و در مقام ارائه مثال برای آن میتوان به روایتهای خرد و كلانی اشاره كرد كه درباره مدافعان حرم وجود دارد؛ آنهایی كه نه برای كشورگشایی و یا تقابل با یك دشمن سیاسی بلكه برای نجات ملتهای مظلوم به میدان رفتند و اگرچه شادمانی برای كشتن دشمن و غلبه بر آن، نشانه مرسوم همه لشكرهای فاتح تاریخ است اما ادبیات پایداری گواهی میكند كه چنین نقطه نظراتی در كارنامه عملكرد رزمندگان اسلام چه در دوران دفاع مقدس و چه دفاع از حرم وجود نداشت.
وی افزود: روایت مادرانی هم كه یكی از فرزندانشان را به جبههها میفرستادند و پس از به شهادت رسیدن او، فرزند دیگرشان را راهی جبههها میكردند، اگرچه نمونه تاریخی در حادثه كربلا دارد اما ادبیات پایداری در تاریخ جاودانه كرد كه این یك افسانه نیست و اسطورههای فداكاری و ایثار این بار در دوران دفاع مقدس و در قامت عادیترین خانوادههای ایرانی متجلی شدند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: یكی از ویژگیهای ادبیات حماسی، اغراق و مبالغه است بهگونهای كه حتی اشخاص عادی دارای قدرتهای خارقالعاده میشوند اما در ادبیات پایداری دفاع مقدس، ما اساساً نیازی به اغراق و مبالغه نداریم زیرا مظاهر شجاعتها و ایثارگریها بهقدری بارز است كه ذكر هنرمندانه آنان بهتنهایی میتواند قلب مخاطب را تسخیر كند.
وی ادامه داد: فرهنگ مقاومت با سرشت ملتها عجین است تا جایی كه ما حتی نمونههایی از مصادیق ادبیات پایداری را در دوران حمله مغول به كشور مشاهده میكنیم و شخصیتهایی نظیر سیف فرغانی در ابتدای منظومه خود بهصراحت مینویسند كه این نگاره خطاب به مغول است و سپس میگویند «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد، هم رونق زمان شما نیز بگذرد، در مملكت چو غرش شیران گذشت و رفت، این عوعو سگان شما نیز بگذرد، آنكس كه اسب داشت، غبارش فرونشست، گرد سم خران شما نیز بگذرد». پس از این، در دوران مشروطه هم كه مظاهر استعمارستیزی در ملت ما دوباره زنده شد، شاهد بروز دوباره ادبیات پایداری در گونههای ادبی رایج كشور هستیم و آثاری هم كه خلق شد، دیگر رنگ و بوی استضعاف نداشت و با حالتی بسیار خصمانه، همه دشمنان وطن را محور عتاب و مقابله قرار میدهد.
نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری ضمن اشاره به ماجرای برگزاری یك جشنواره ادبی در زمان حیات شهید سلیمانی گفت: در جشنواره شعر سوختگان وصل، به خاطر ازدحام آثاری كه به دبیرخانه ارسال شد، برگزاركنندگان ناچار به ایجاد بخش ویژهای به نام «سلام سردار» شدند كه در آن، اشعاری با محوریت تمجید از عملكرد شهید سلیمانی و رزمندگان محور مقاومت قرائت میشد. تراكم جمعیتی هم كه در آن جلسات حضور پیدا میكردند، به حدی بود كه باعث میشد روند عادی كلاسهای درس در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران مختل شود و جالب اینجاست كه این ماجرا مربوط به دو سال قبل از شهادت حاج قاسم بود و اگرچه از دفتر ایشان هم مكتوب رسیده بود كه سردار راضی به برگزاری این رویداد نیستند اما دبیرخانه به خاطر فشار شاعران و اساتید ادبیات كشور، ناچار به ادامه برگزاری برنامه بودند.
وی تصریح كرد: دلیل اینكه همه ستایشگر حاج قاسم بودند، این بود كه مظاهر شخصیت بلند او یك «حقیقت» بود و هرچقدر هم كه رسانهها ناچار به فیلتر باشند، مردم با جان و دل خود حقیقت را درك میكنند. این ماجرا بهطور خاص درباره شهید حججی هم تكرار شد و علیرغم محدودیتهایی كه برای انتشار رسمی اخبار درباره آن وجود داشت، مراسمات تشییع پیكر شهید در سراسر كشور چنان ولولهای به راه انداخت كه هیچكدام از برنامهریزیها قادر به مدیریت جمعیت شركتكنندگان نبود.
انتهای پیام/