رئیس هیئت امناء جمعیت دفاع از ملّت فلسطین گفت: دفاع از فلسطین در منظومه فكری امام (ره) یك تكلیف است.
به گزارش پایگاه خبری رادیو مقاومت و به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت عملیات افتخار آمیز طوفانالاقصی در گفتوگویی با زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی (ره)، رئیس هیئت امناء جمعیت دفاع از ملّت فلسطین و دبیركل اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی فلسطین، ضمن بررسی جایگاه آرمان فلسطین در تفكر حضرت امام خمینی (ره)، نگاهی به تحولات اخیر فلسطین و وضعیت جریان مقاومت داشته است.
متن این گفتوگو به شرح ذیل است:
در ابتدای بحث به عنوان فرزند بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمت الله و به عنوان كسی كه سالها در حوزه حمایت از فلسطین فعالیت كردهاید از جایگاه آرمان فلسطین در تفكر بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی برای ما بگویید.
فلسطین در منظومه فكری امام خمینی رحمت الله از جایگاه رفیعی برخوردار بود. در واقع امام نفسِ مسیحایی بود كه در كالبد امت اسلامی و فلسطینیان مأیوس شده از رهایی، دمیده شد. لذا ایشان موضوع مبارزه با رژیم صهیونیستی را در كنار مبارزه با آمریكا و رژیم پهلوی در دستور كار نهضت اسلامی خویش قرار داد. چرا كه آموزههای اسلامی تأكید دارد كه باید در كنار مظلوم بود و علیه ظالم اقدام كرد؛ كونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً.
در واقع ذات حقجوی تفكر اسلامی اجازه نداده است تا انسان مؤمن نسبت به ظلم و ظالم و نسبت به عدالت ربوده شده از مظلوم، ساكت باشد. بر این اساس مبارزه با رژیم غاصب اسرائیل كه مصداقی از یك ظالم است نمیتواند در منظومه فكری امام خمینی رحمهالله جایی نداشته باشد. در واقع اندیشه امام، فراتر از چارچوب ملّی سیر میكند و از همان شروع نهضت، انقلاب اسلامی را آغازی برای شكل دادن به یك نهضت فراگیر جهانی برای دفع ظلم و استقرار عدالت در نظر گرفتند. لذا تلاش برای بسیج تودههای مردم در جهان برای توجه به قضیه فلسطین و حمایت از ملّت مظلوم آن به عنوان یك اولویت در منظومه فكری ایشان مطرح بود.
حضرت امام رحمت الله چگونه آرمان فلسطین را به مسئله اول دنیای اسلام تبدیل كردند؟
در اسلام جهاد یك تكلیف است بر همه آحاد جامعه و وكالت دادنی نیست. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه فلسطین 30 سال تكلیف مبارزه و آزادسازی وطن را به گروههای فلسطینی و دولتهای عربی، وكالت داده بودند و خود منتظر بودند تا دیگران تكلیف آنان را انجام دهند. اما جوامع اسلامی عموماً و جوامع عربی بهطور خاص مقهور رشد مادی و توانمندیهای نظامی و اقتصادی و سیاسی غرب شده بودند و با توجه به حمایتهایی كه رژیم غاصب صهیونیستی از غرب دریافت میكرد، هیچ بارقهای از امید به امكان توفیق و پیروزی بر این رژیم اشغالگر را حتی تصور نمیكردند.
گروههای فلسطینی نیز كه امپریالیسم غربی را پشتیبان صهیونیستها میدیدند، به اردوگاه مقابل یعنی جریان چپ ایدئولوژیكی یا همان ماركسیسم و كمونیسم گرایش یافتند -زیرا بر این تصور بودند این دو اردوگاه رقیب یكدیگرند و لذا با گرایش به تفكرات چپ مبارزات خود را برنامهریزی كرده بودند- اما آنها هم امیدی به پیروزی نداشتند و مبارزات خود كه از آن با عنوان انقلاب ملّت فلسطین یاد میكردند را صرفاً با هدف ضربهزدن به دشمن و ابراز اینكه آنها هم به عنوان یك بازیگر در این معادله حضور دارند، دنبال میكردند.
اما ناكامی كشورهای عربی و گرایش بیشتر آنها به غرب این گروهها را هم مأیوس كرده بود و تقریباً همه تسلیم شده بودند. در چنین شرایطی بود كه انقلاب اسلامی پیروز شد و فوراً برخی اقدامات چون تعطیلی سفارت رژیم غاصب اسرائیل در تهران و تبدیل آن به نخستین سفارت فلسطین در جهان و نیز طرح شعار راهبردی «امروز ایران، فردا فلسطین» جوامع منطقه و جامعه فلسطین را تحریك كرد و این امید را ایجاد كرد كه باید یك مؤلفه دیگری را وارد این معادله كرد و آن «مردم و تكلیف دینی» بود. یعنی مردم فلسطین فهمیدند 3 دهه به اشتباه تكلیفی را كه بر عهده آنان بوده، به دیگران وكالت داده و به این ترتیب آزادسازی وطن را به تأخیر انداختهاند.
امام خمینی رحمهالله پس از تشكیل نظام اسلامی در گام اول با اعلام آخرین جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان «روز جهانی قدس» عملاً قضیه اشغال فلسطین و قدس شریف را از حاشیه به متن زندگی دینی مسلمانان آورد. اقدامی كه اجازه نداد تا جوامع اسلامی فلسطین را فراموش كنند. اقدام دیگر امام، فرمان تشكیل سپاه نهضتها بود كه بعدها به عنوان «نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» با مأموریت مشخص تلاش برای «آزادی فلسطین» و «حذف رژیم غاصب اسرائیل از صفحه روزگار» به نیروهای نظامی ایران اضافه شد.
این دو اقدام مهم در كنار اقدامات دیگر سیاسی و فرهنگی عملاً فلسطین را در صدر اولویتهای جهان اسلام قرار داد.
امتداد این تفكر ناب امام رحمت الله تا امروز در جمهوری اسلامی ایران چگونه بوده است؟
همانگونه كه پیشتر گفته شد، فلسطین در منظومه فكری امام یك اهمیت تكلیفی دارد و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی برآمده از این تفكر این اولویت را مورد اهتمام خود قرار داده است و امام با اقداماتی چون روز جهانی قدس و تشكیل نیروی قدس و…، پیگیری این اولویت را در جامعه اسلامی ساختارمند كرده است. بحمدالله، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان جانشین شایسته حضرت امام، آرمان فلسطین را مطابق خط و نگاه امام تا تحقق آن با جدیت و قویاً دنبال كردهاند و دولتهای جمهوری اسلامی ایران بویژه دولت كنونی نیز تحت هدایت ایشان در همه این سالها این تفكر ناب را پیگیری نمودهاند و حاصل آن را هم میتوان در شكلگیری مقاومت اسلامی فلسطین و محور مقاومت در سطح منطقه و دستاوردهای آنها در رویارویی با غده سرطانی اسرائیل مشاهده كرد.
عملیات پیروزمندانه اخیر مقاومت فلسطین تحت عنوان طوفان الاقصی چه نقشی در نزدیك شدن به آرمانهای آزادی قدس و تحقق نابودی رژیم صهیونیستی دارد؟
عملیات طوفان الاقصی كه از 15 مهر امسال از غزه مقاوم آغاز شد در واقع یك مرحله بسیار مهم و یك تحول بسیار جدی در سیر مبارزات ملّت فلسطین محسوب میشود.
در تمام جنگهای گذشته ملّت فلسطین صرفاً در مقام دفاع در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی وارد درگیری شده بود. حتی عملیات سیفالقدس كه حدود سه سال پیش صورت گرفت یك جنگ دفاعی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی در منطقه شیخ جراح بود. عملیاتی كه فاقد برنامهریزی قبلی و یك طرح عملیاتی قبلی بود. اما نوع طوفان الأقصی نشان از یك برنامهریزی قبلی همهجانبه و طرحهای عملیاتی تعریف شده برای مراحل مختلف جنگ دارد.
لذا این عملیات كه با رعایت همه اصول جنگ یعنی اصل غافلگیری و تعریف اهداف و… انجام شد، یك نقطه عطف در معادلات جنگی میان فلسطین و رژیم غاصب اسرائیل به شمار میرود. درواقع طوفان الأقصی را باید «تمرین آزادسازی فلسطین» دانست. تعداد 1500 رزمنده آموزش دیده مقاومت فلسطین در یك عملیات غافلگیرانه كه البته ابعاد آن را باید كارشناسان نظامی باز كنند، در كمتر از 6 ساعت یك لشكر حرفهای، یعنی لشكر غزه ارتش رژیم صهیونیستی را نابود كرده و 22 شهر و شهرك تا عمق 35 كیلومتری اطراف غزه را از نظر امنیتی ساقط میكنند. این در حالی است كه بیش از هزار نظامی دشمن را هلاك كرده و بیش از 200 نفر دیگر را به اسارت میگیرند. لذا دشمن صهیونیستی و حامیان آن به شدت نگران شدهاند و سفرهای متعدد رهبران غربی به اراضی اشغالی فلسطین و ارسال حجم عظیمی از تسلیحات و تجهیزات نظامی و ارائه مشوقهای مالی سنگین از سوی دولتهای غربی و حملات وحشیانه به مردم غیر نظامی و قتل عام گسترده زنان و كودكان حكایت از عمق ضربهای است كه طوفان الاقصی وارد كرده است. اكنون این سوال در مراكز نظامی و امنیتی اسرائیل و غرب مطرح است كه اگر مقاومت با این تعداد اندك رزمنده توانسته چنین شكست سهمگینی را به اسرائیل وارد كند، پس همانطور كه مقاومت اعلام كرده است با تعداد مثلاً 40 هزار نفر و اتصال به كرانه باختری آیا رژیم غاصب اسرائیل نابود نمیشود؟
تردیدی نیست كه پس از این جنگ شرایط در اراضی اشغالی، منطقه و جهان برخلاف انتظارات و تمایلات جریان صهیونیسم و غرب مستكبر تغییر خواهد كرد و این یعنی پیروزی نهایی بر رژیم صهیونیستی اسرائیل و غرب، بسیار – تأكید میكنم – بسیار نزدیك است.
دنیای اسلام برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، افزایش فشار بر رژیم اشغالگر و حامیان غربی آنچه وظایفی بر عهده دارد؟
جهان اسلام همانگونه كه قبلاً گفتم به نوعی مقهور رشد مادی غرب بوده است، اما انقلاب اسلامی ایران و ثبات ملّت رشید و مؤمن ایران بر آرمانهای انقلابی خود از جمله آرمان آزادی فلسطین و محو رژیم صهیونیستی، راه خارج شدن از بنبست را به جهان اسلام نشان داده است. محور مقاومت نشان داد كه عمل به تكلیف و نهراسیدن از انبوه ساز و برگ دشمن، با پیروزی همراه است. لذا از سال 1982 كه جوانان لبنان، حزبالله را تشكیل دادند و بعد جوانان فلسطینی جهاد اسلامی و حماس را تشكیل دادهاند، مقاومت در حال پیشروی بوده و این دشمن است كه گام به گام شكست خورده است و هیچ پیروزیای در كارنامهاش دیده نمیشود. حال آنكه مقاومت در حال اوج گرفتن است و تاریخی پر از موفقیت در كارنامهاش ثبت شده است.
عملیات طوفان الاقصی هم نشان داد نه همه محور مقاومت بلكه تنها یك گروه كوچك و در محاصره 17 ساله، میتواند بزرگترین شكست حیات پر از ظلم رژیم صهیونیستی را بر آن وارد كند. لذا جهان اسلام باید خود را از زندان ترس از صهیونیسم و غرب رها كند و حمایتهای عملی از مقاومین فلسطین را در دستور كار خود قرار دهد. تحریم صادرات نفت و گاز به غرب و رژیم غاصب اسرائیل، اقدام به لغو عضویت 57 كشور اسلامی در سازمان ملل متحد و از مشروعیت خارج كردن این سازمان منفعل و حامی نسلكشی فلسطینیان، همچنین اقدام مشابه درباره دادگاه بینالمللی كیفری، باز كردن مرزها و آزاد گذاشتن مردم مسلمان برای كمك عملی به برادران مسلمان ما در فلسطین از جمله اقدامات حدأقلی است كه از جهان اسلام و دولتهای اسلامی انتظار میرود.
در پایان باید تأكید كنم كه گویی خدای متعال رژیم غاصب اسرائیل را به عنوان معیاری برای تمیز صف مؤمنین و پاكان از غیر مؤمنین و ناپاكان در آستانه یك اتفاق جهانی كه تاریخ بشر چشم براه آن است، قرار داده است.
حجم اعتراضات در جوامع غیرمسلمان علیه جنایات صهیونیستها و حمایتهای دولتهای غربی از این رژیم سفاك و نیز انفعال و بعضاً همكاری برخی دولتهای اسلامی با رژیم غاصب اسرائیل و غرب در این جنایات، در واقع غربالی برای تمیز صف پاكان از ناپاكان است تا با آمدن دولت یار، انتخابها روشن باشد.
به عنوان آخرین سوال، بفرمائید شما چگونه به مسئله فلسطین وارد شدید آیا توصیه حضرت امام رحمت الله به شما بود؟ و اینكه یكی دو مجموعه مردمی با موضوع حمایت از فلسطین را مدیریت میكنید كمی در این خصوص برای ما توضیح دهید؟
ببینید توجه من به قضیه فلسطین مسئلهای بود كه در خودم وجود داشت. به این معنی كه در ابتدا آنچه كه در شخصیت فردی خودم وجود داشت مربوط به ظلمستیزی بود. من نسبت به ظلم كسی در حق كسی دیگر بسیار حساس و عصبانی میشدم و از ظلم و ظالم تنفر شدید داشتم و هنوز هم دارم. و البته شاید توجه و دغدغه همیشگی امام نسبت به قضیه فلسطین نیز در داشتن این روحیه حمایتی از فلسطین بیتأثیر نبوده باشد اما با این وجود من این حس را بیشتر در درون خود داشتم و در فعالیتهای اجتماعی از دیدن صحنهای كه كسی مظلوم واقع شود شدیداً عصبانی میشدم و نسبت به آن واكنش نشان میدادم. خاطرم هست یك نمونهاش اتفاقی بود كه برای دفاع از یك مظلوم در سفر زیارتی كربلا اتفاق افتاد و نهایتاً از ناحیه انگشتان دست آسیب دیدم و یادم هست ماجرا را برای امام تعریف كردم و ایشان فرمودند گناه نكردید اما نباید به خودتان آسیب برسانید.
به هر روی از این منظر من به قضیه فلسطین كه داستان مظلومیت یك ملّت و روایت ظلم یك رژیم اشغالگر بود حساسیت خاصی داشتم. من علاقمند بودم كه از ظلمی كه به فلسطینیها شده بود دفاع كنم. بعد از ارتحال امام به طور جدی وارد این موضوع شدم و با تعدادی از برادران و به توصیه مقام معظم رهبری و با هدف حمایت مردمی از قضیه فلسطین اقدام به ایجاد یك تشكل مردمی به نام جمعیت دفاع از ملّت فلسطین كردیم. فعالیت این جمعیت در محدوده داخل كشور بود و تلاش آن نشر معارف فلسطین در داخل بود. در همان آغازین روزهای تأسیس جمعیت دفاع از ملّت فلسطین به محضر مقام معظم رهبری رسیدیم ایشان ضمن تقدیر از حركت صورت گرفته نكتهای در خصوص ضرورت كار برای فلسطین در خارج از مرزهای ایران فرمودند. بلافاصله با برخی از عزیزان در داخل و خارج كه در حوزه حمایت از فلسطین فعال بودند اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیر دولتی حامی فلسطین را ایجاد كردیم و تلاش نمودیم در این حوزه از ظرفیت سازمانهای خارجی حامی فلسطین نیز برای كمك به فلسطینیها بهره بگیریم.
در واقع اتحادیه را برای پیگیری حقوق ملّت مظلوم فلسطین در خارج و جمعیت را برای نشر معارف فلسطین در داخل ایجاد كردیم و الحمدلله هر دو مجموعه همچنان در حال فعالیت هستند. و امیدواریم این تلاشهای فرهنگی به روشنگری در خصوص ظلم آشكار سلطهگران به ملّت فلسطین بینجامد و روزی شاهد رهایی ملّت فلسطین و قبله اول مسلمانان از چنگال رژیم اشغالگر صهیونیستی باشیم كه در تبانی آشكار با دولتهای پیروز در جنگ جهانی دوم در سرزمین اسلامی فلسطین جعل شده است.