«محمود خالقی» دوست و همرزم حاج قاسم سلیمانی گفت: آخرین باری كه سردار را دیدم 8 دی ماه در قم بود و من هم تا تهران همراه با سردار رفتم، وقتی با ایشان خداحافظی كردم شاید 100 ساعت بعد بود كه ایشان شهید شدند.
به گزارش روابط عمومی رادیو مقاومت، برنامه «مردی بیرون از قاب» مستندی با محوریت ابعاد مختلف شخصیت شهید سلیمانی و اوصاف او از زبان یاران و همرزمان است كه هر شب ساعت 20 از رادیو مقاومت پخش می شود.
**خاطره هایی از حج تمتع با سردار در سال 71
«محمود خالقی» دوست و همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی در گفت و گو با نادر طالب زاده در این برنامه درباره نحوه و زمان آشنایی خود با حاج قاسم سلیمانی، گفت: اولین بار حاج آقا را در سال 65 و قبل از عملیات والفجر8 دیدم و من یگان دریایی لشگر بودم و سردار از آنجا عبور می كردند. شهید عزیزمان آقای مغفوری از شهدای استان كرمان بودند كه در آنجا مشغول نوشتن در كنار قایق ها بودند. این كار مقداری سخت بود و وقتی سردار آمد آقای مغفوری گفتند این كار خیلی سخت است و سردار گفت: بله جنگ است و سختی هم دارد.
وی ادامه داد: بعد از یك هفته با آقای موسوی به جبهه رفتیم و بیشتر وقت هایمان را در اتاق فرماندهی پیش سردار بودیم و درآنجا هم رفاقت مان بیشتر شد. اما رفاقت اصلی ما به سال 71 و همسفر شدن در حج تمتع برمی گردد كه به مدت 45 روز؛ شب و روز با هم بودیم.
خالقی ضمن یادآوری خاطره های سفر به حج با سردار سلیمانی، افزود: شب ها با هم قرار می گذاشتیم تا صبح زود به مسجد النبی و مسجد الحرام برویم و روز عید غدیر همان سال كنار خانه خدا با هم عهد اخوت بستیم و بزرگترین توفیقی كه خداوند به من عطا كرد همانجا بود. بعد از آن در منا و عرفات هم با هم بودیم و وقتی از حج برگشتیم، در آن زمان حدود 5 سالی در كرمان زندگی می كردم و ارتباط خانوادگی مان با خانواده سردار شكل گرفت. ایشان فرمانده لشگر بودند و هر از گاهی از من می خواستند برای بچه های سپاه صحبت كنم.
همرزم و دوست شهید قاسم سلیمانی ادامه داد: سال 76 ایشان برای سپاه قدس به تهران برگشتند و من به قم رفتم و در این 24 سال رفاقت ما ادامه داشت. آخرین باری كه سردار را دیدم 8 دی ماه بود كه به قم آمدند و با هم به حرم رفتیم و گفتند فرصت برگشت به خانه را ندارم و باید به تهران بروم و من هم تا تهران همراه با سردار رفتم و دو ساعتی كنار سردار بودم. جمع بندی رفاقت سی و چند ساله ما در همین دو سه ساعتی بود كه در راه برگشت از قم به تهران با هم بودیم و وقتی با ایشان خداحافظی كردم شاید 100 ساعت بعد به شهادت رسیدند.
** خاطرات كوتاه همرزمان شهید سلیمانی
در ادامه این برنامه سردار محمود امینی فرمانده گردان غواص خط شكن لشكر 41 ثارالله گفت: با حاجی (سردار سلیمانی) برای دیدار خانواده دو شهید به استان كرمان رفتیم. در كه باز شد پدر شهید حاجی را در آغوش گرفت و شروع به گریه كرد و حاجی هم از گریه او گریه اش گرفت. پدر شهید گفت حاجی من دلتنگ شما بودم كه گریه ام گرفت و این گریه من به خاطر دل تنگی شما بود و این دلیلی جز مردمی بودن شما ندارد.
سردار غلامرضا كرمی جانشین لشگر 41 ثارالله نیز در این برنامه گفت:سردار سلیمانی به واسطه رفتن به خانه كادرهای شهید آنقدر از نظر روحی متاثر بود كه كه اشك زیادی می ریخت.
حجت الاسلام سعادت نماینده ولی فقیه در لشگر 41 ثارالله نیز بیان داشت: سردار سلیمانی جایزه ها و هدیه هایی كه می گرفت را در همان مجلس به خانواده های شهدا می داد و حتی به خانه هم نمی برد و می گفت اینها لایق تر و شایسته تر هستند. حاج قاسم اینطوری خدایی بود و خدا نگر بود.
انتهای پیام/