رضا كوچكزاده مدیر رادیو مقاومت در یادداشتی با عنوان «دیپلماسی رسانهای» به موضوع ضرورت راه اندازی رادیو مقاومت اشاره كرده است.
به گزارش رادیو مقاومت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در منطقه غرب آسیا دو قطبی«مقاومت و سازش» شكل گرفته است. در فرآیند این سیرتاریخی، امروزه جریان مقاومت دست برتر را در معادلات دارد و هیچ بلوك قدرتی قادر نیست آن را نادیده انگارد. مقاومت، مؤلفههای نبرد را تغییر داد و رژیمصهیونیستی را از حالت تهاجمی به لاكدفاعی فرو برد و آمریكای مدعی نظام تك قطبی و صاحب تفكر هژمونی را با افول فاحش قدرت در منطقه و جهان روبهرو كردهاست.
به عبارت دیگر، بلوك قدرتمند مقاومت منطقهای، در محیط بسیار پیچیده غرب آسیا، از غزه و صنعا گرفته تا عراق و سوریه و لبنان اینك سهمی چشمگیر در مهندسی سیاسی وگفتمانی ایفا میكند. با وجود این ، به نسبت اقتدار میدانی جبهه مقاومت در منطقه، پیوست رسانهای آن، باید تقویت شود. گرچه دشمن در حوزه میدانی قافیه را باخته و در برخی نقاط بازی را واگذار كرده است اما با سرمایهگذاری در حوزههای رسانهای و روانی تلاش دارد عقبه استراتژیك مقاومت را متشتت، و نبرد را به ساحتهای نرم و شناختی بكشاند. از همین روی است بلوك رسانههای معاند، در یك راهبرد هماهنگ با «امپراتوری خبری صهیونیسم» متمركز بر اغوا و دستكاری افكار عمومی در ایران و منطقه ترتیب یافتهاست.
بلوك یاد شده، با تمركز بر نسلهای جوان كشورهای منطقه بر چیستی و چرایی گفتمان مقاومت تشكیك میكند با این هدف كه؛ نفوذ منطقهای ایران، توان نظام و بازدارندگی آن و جبهه ضد صهیونیسم را با خلأ هویت و شبهه كارآمدی روبهرو كند. در حالیكه قطعا اذهان پرسشگر خواهند پرسید، آمریكا متعصب بر دكترین مونروئه در آمریكای لاتین به چه حقی 17هزار كیلومتر دورتر از خانه؛ از فرودگاه بغداد تا افغانستان و سوریه و یمن و سایر كشورهای بیدفاع منطقه به ترور و كشتار و اشغال اقدام میكند؟ بنابراین، از جمله الزامات جبهه مقاومت منطقهای و مهمتر از عرصه میدانی، «دیپلماسی رسانهای» و به موازات آن «دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت» ناظر بر تبیین چرایی، چیستی و چگونگی مقاومت منطقهای و رهاورد این جبهه و مبتنی بر رویكردی تبیینی(در دو بعد سلبی و ایجابی) است. از یك طرف باید تشكیك دشمن در حوزه روانی و جنگنرم دشمن را قاطعانه و عقلانی پاسخ بگوید و از طرف دیگر ضمن توجیه وجود و هویت كاركردی خود، هویت اشغالگرانه و غاصب دشمن را نیز مرتب هدف هجوم هشیارانه و بههنگام قرار دهد.
ناگفته پیداست بهترین دفاع حمله است و در عرصه رسانه نیز این موضع، بهعنوان یك ضرورت ناگریز موضوعیت دارد. طبعا همانگونه كه «میدان» در مقاومت انفعالی نبود و نیست و ضربات سهمگین و تهاجمی بر دشمن وارد كرده و میكند؛ «رسانه تهاجمی» نیز مؤلفه اصلی در فروریزی هیمنه دشمن، خنثیسازی تبلیغات آن و نیز پیروزی، ثبات آفرینی و افزایش عمق استراتژیك جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا خواهدبود و اساسا جریان رسانهای مقاومت میباید ترسیمگر تقابل حق و باطل باشد.
انتهای پیام/