همسر شهید محمدحسین سراجی گفت: شبی كه همسرم به شهادت رسید در خواب دیدم كه یكی با من تماس گرفت و این خبر را به من داد و وقتی از خواب بیدار شدم دیدم كه خوابی كه دیدم واقعیت دارد.
به گزارش رادیو مقاومت، حسینی نیا همسر شهید محمدحسین سراجی در برنامه مثل پدر گفت: همسرم اصالتا بوشهری بودند. از نوجوانی وارد بسیج شده بود و 20 سالی در بسیج فرمانده بودند و به ورزش كاراته هم علاقه داشتند.
وی ادامه داد: ما 9 سال زندگی مشترك داشتیم و كاری كه انجام می داد را به ما نمی گفت و بعد از شهادتشان متوجه شدیم چه كاری می كرده و خیلی ساكت بود و همیشه لبخند روی لبش بود و همیشه هم دائم الذكر بود.
وی افزود: حتی زمانی كه حس می كرد در جمعی كه نشسته غیبتی شده آنجا را ترك می كرد. كتاب دعای شخصی اش هم همیشه همراهش بود و زیارت عاشورای بعد از نمازش هم هیچ گاه ترك نمی شد.
وی ادامه داد: امیرعلی و امیرمحمد دو فرزندم هستند كه یكی 12 سال و دیگری 8 سال دارد. آن زمان كه همسرم شهید شد مسیر خانه تا گلزار شهدا كم بود و تا دل تنگ می شدیم به گلزار شهدا می رفتیم.
حسینی نیا بیان داشت: شبی كه همسرم به شهادت رسید در خواب دیدم كه یكی با من تماس گرفت و این خبر را به من داد و وقتی از خواب بیدار شدم دیدم كه خوابی كه دیدم واقعیت دارد.
وی ادامه داد: حتی پسرم وقتی كوچك بود در خیالاتش با پدرش صحبت می كرد و انگار حضور او را در كنارش احساس می كرد.
انتهای پیام/